کتاب اتاق عقبی

مجموعه «اتاق عقبی» شامل آثاری است که این نویسنده در سال های ابتدایی فعالیت خود در زمینه داستان نویسی خلق کرده و پس از مرگ او به انتشار رسیده است. مجموعه داستان «اتاق عقبی» شامل هفت داستان است که نام این کتاب براساس یکی از داستان های کوتاه همین مجموعه انتخاب شده است.
هر یک از این داستان‌های مجموعه «اتاق عقبی» پیش‌تر در مجلات ادبی «جنگ اصفهان» و «سخن» منتشر شده بود. داستان‌های این مجموعه بیشتر به روابط انسانی، تنهایی، هویت و چالش‌های زندگی روزمره می‌پردازند. این مضامین تقریبا در همه داستان‌های این مجموعه تکرار شده اما هیچ‌یک از داستان‌ها فضای مشابهی ندارند. اولین داستان مجموعه، «خورشید از کدام سمت طلوع می‌کند؟» نام دارد که عشق ممنوعه‌ای را به تصویر می‌کشد و مهم‌تر از آن زندگی برده‌ای را که حتی نمی‌داند خورشید از کدام سمت طلوع می‌کند؟
عنوان داستان آخر این مجموعه هم «گمرک چینواد» است که بیشتر در فضایی اداره اتفاق می‌افتد و ماجرای مردی است که از کار خود استعفا می‌دهد.
در داستان «اتاق عقبی»، شخصیت خانم ثقفی از همسرش می‌خواهد از نابودی درخت سیب جلوگیری کند اما فایده‌ای ندارد. آقای ثقفی نه‌تنها به فکر درخت سیب نیست، بلکه حتی به خود نیز اهمیت نمی‌دهد و از پرخوری گرفتار بیماری می‌شود. او در اتاق عقبی زمین‌گیر می‌شود؛ به‌طوری‌که تغییر هویت می‌دهد و خانم ثقفی او را از اتاق عقبی صدا می‌زند؛ مکانی که بی‌اهمیت‌ترین قسمت خانه است و دیده نمی‌شود.
از دیگر ویژگی‌های این مجموعه می‌توان به استفاده از عناصر اسطوره‌ای و دینی اشاره کرد. در داستان‌ها به‌طور پراکنده و نمادین از احادیث، اشارات دینی یا واژگان اسطوره‌ای دینی استفاده شده است. به عنوان نمونه در داستان «یکلیا و تنهایی او» موضوع اصلی براساس کتاب عهد عتیق است.