شرحی است جامعِ مزخرفات. پر از غلطهای املایی. پر از خط تیرههای معترضهی بیجا. جملاتی که بعد از نقطه با واو شروع میشوند بدون هیچ دلیل ادبی وصل و فصل. آدرس پینوشتهایی که معلوم نیست کجا باید بهش مراجعه کرد. جملات ناقص و بریده بریده بدون فعل. به نظر به همین خاطر مصطفی ملکیان در جلسه معرفی این شرح سراغ مؤلف نرفت راست رفت حرفای خودشو زد. استفاده افراطی از گیومه؛ شارح بجای اینکه تأکید واژهها رو با انشاء خودش مؤکد کنه، دائما از گیومه استفاده میکنه. در بسیاری جاها ناگهان از ادبیات گفتاری استفاده میشود: «پس آنچه گسترده و حاکم میشود نور مطلق است با مفهوم عرفانی/اسطورهایش:» اسطورهایش؟ اغراق و افراط و تکلف در نشان دادن تناسب بین کلمات که حجم زیادی از شرح را اشغال کرده است: تناسب «گفت» با «لب». «تناسب انگشت و شن: اینکه با انگشت بر شنها و ماسهها نقش و طرح میزنند امری رایج است.» تا بحال شرحی بهتر از شرح شمیسا و نوشمند ندیدم. کاش دومی کتاب میشد.