کتاب «سنگماه» نوشتهی یوتاب بیگنژاد رمانی کوتاه در حوزهی ادبیات داستانی معاصر ایران است که در فضایی تاریخی و رازآلود شکل میگیرد و با لحنی شاعرانه و زبانی موجز روایت میشود. نویسنده در این اثر بر روابط انسانی، تعارضهای درونی شخصیتها و نقش حافظه و گذشته در زندگی آنان تمرکز دارد. فضای داستان محدود است، اما لایههای معنایی و نمادین در آن حضور پررنگی دارند. روایت از لحظهای آغاز میشود که شخصیت اصلی در دل شب از خوابی آشفته بیدار میشود و صدایی از اتاق شمسالدین میشنود. این صحنه آغازگر زنجیرهای از رویدادهاست که با کشف جنازهای در ارگ همراه میشود. در طول داستان حضور شخصیتهایی مانند سراب و شمسالدین مسیر روایت را شکل میدهد و میان واقعیت و خیال مرز مشخصی باقی نمیماند. حوادث بهتدریج از سطح اتفاق به درون ذهن و احساسات شخصیتها نفوذ میکند و روایت به شکلی غیرخطی پیش میرود. در بخشهای مختلف کتاب، نویسنده مضامینی چون راز، مرگ، عشق و گناه را در بستر فضایی سنتی و تاریخی بررسی میکند. ارگ و محیط پیرامون آن نهتنها پسزمینهی روایت بلکه عاملی تعیینکننده در رفتار و سرنوشت شخصیتهاست. بیگنژاد از نشانهها و توصیفهای حسی برای القای اضطراب و تعلیق استفاده میکند و در عین حال بر پیوند میان گذشته و اکنون تأکید دارد. داستان بیش از آنکه پاسخی روشن برای معماهایش ارائه دهد، به تأمل در ماهیت حقیقت و حافظه میپردازد. «سنگماه» از ترکیب روایت روانشناختی، تعلیق و لایههای تاریخی ساخته شده و توجه خواننده را به تجربهی درونی شخصیتها جلب میکند. نویسنده از خلال یک روایت محدود، تصویری از تنهایی، ترس و جستوجوی معنا در دل تاریکی ارائه میدهد، بیآنکه نتیجهگیری قطعی یا پیام اخلاقی آشکار مطرح کند.