1. خانه
  2. /
  3. کتاب باسیلیکا در لیون

کتاب باسیلیکا در لیون

3.8 از 1 رأی

کتاب باسیلیکا در لیون

Best European fiction : The Basilica in Lyon
انتشارات: نیلا
٪15
30000
25500
معرفی کتاب باسیلیکا در لیون
کتاب «باسیلیکا در لیون» نوشته‌ی دیوید البهاری، از جمله داستان‌های کوتاه برجسته‌ی نویسنده‌ی صرب است که در مجموعه‌هایی مانند «یادگیری سیریلیک» و «بهترین داستان‌های اروپایی ۲۰۱۰» منتشر شده است. این اثر در قالبی فشرده و چندلایه، جهان درونی یک زن جوان مسافر را در شهر لیون فرانسه به تصویر می‌کشد؛ جایی که مواجهه‌اش با پسری صربی‌زبان، به بهانه‌ای برای کاوش در مرزهای زبان، هویت و روایت بدل می‌شود. البهاری که همواره به بازی‌های زبانی، ساختارهای فرا‌روایی و تجربه‌ی مهاجرت و بی‌جایی علاقه‌مند است، در این داستان نیز بر شکاف میان گفتار و معنا، سکوت و گفتن، و حضور و غیاب تأکید دارد. روایت در ده بخش نامتقارن تقسیم شده است؛ بخش‌هایی که برخی به‌شدت فشرده‌اند و یکی از آن‌ها تقریبا هیچ واژه‌ای ندارد، گویی خود به فضای تهی میان زبان‌ها اشاره می‌کند. دختر نوجوان داستان، که خود را «داستان» می‌نامد، در برابر معماری باشکوه و پیچیده‌ی کلیسای جامع، با پرسشی از خود و جهان روبه‌رو می‌شود: اگر زبان‌ها ابزار درک ما از واقعیت‌اند، پس در غیاب درک زبانی، معنا چگونه زاده می‌شود؟ همین پرسش، هسته‌ی فلسفی و شاعرانه‌ی اثر را می‌سازد. البهاری در این ساختار مینیمالیستی، با جملات دقیق و موجز، فضای ذهنی‌ای خلق می‌کند که خواننده در آن ناگزیر از مشارکت فعال است؛ نه فقط برای درک، بلکه برای ساختن معنا.
«باسیلیکا در لیون» را می‌توان نمونه‌ای درخشان از روایت‌های خودبازتابنده دانست؛ داستانی که نه تنها درباره‌ی یک برخورد گذرا یا یک مکان خاص است، بلکه درباره‌ی خود روایت کردن و امکان یا ناتوانی زبان در انتقال تجربه سخن می‌گوید. کلیسا در این میان استعاره‌ای بزرگ است: بنایی عظیم، لایه‌لایه و در عین حال دست‌نیافتنی، که همچون زبان یا حافظه، هم پناه است و هم فاصله. در برابر این بنای سنگی، انسان مسافر - خواه دختر باشد یا خواننده - درمی‌یابد که در جهان مدرن، معنا نه در مرکز، بلکه در حاشیه‌ها، در مکث‌ها و در سکوت‌های میان کلمات پنهان است. در پس لایه‌های این متن کوتاه، تم‌هایی چون بیگانگی، تبعید، و جست‌وجوی خانه در جهانی چندزبانه و ناپایدار جریان دارد. البهاری با ظرافت، احساس گم‌گشتگی مهاجران و مسافران را به تجربه‌ای جهانی بدل می‌کند: ما همگی در زبانی زندگی می‌کنیم که به طور کامل از آن ما نیست. او با کمترین کلمات، بیشترین فاصله‌ها را می‌سازد و از خواننده می‌خواهد با صبر و دقت، میان این فواصل حرکت کند؛ همان‌گونه که کسی درون کلیسایی عظیم قدم می‌زند و از انعکاس صداها و نورها معنا می‌گیرد. این اثر ممکن است برای خوانندگانی که به دنبال طرحی کلاسیک و روایتی سرراست هستند، چالش‌برانگیز باشد؛ چرا که تمرکز آن نه بر کنش بیرونی، بلکه بر تأمل در خود روایت است. اما برای مخاطبانی که از ادبیات پست‌مدرن و اندیشه‌محور لذت می‌برند، «باسیلیکا در لیون» تجربه‌ای عمیق و ماندگار خواهد بود؛ تجربه‌ای از ایستادن در برابر زبان، نگاه کردن به سکوت، و درک اینکه هر داستان، همچون بنایی ناتمام، فقط تا جایی معنا دارد که ما درون آن قدم بزنیم.
درباره دیوید البهاری
درباره دیوید البهاری

داوید آلبهاری (به صربی سیریلیک: Давид Албахари، تلفظ [dǎv̞id albaxǎːriː]؛ ۱۵ مارس ۱۹۴۸ - ۳۰ ژوئیه ۲۰۲۳) رمان‌نویس صربی بود. آلبهاری عمدتاً رمان‌ها و داستان‌های کوتاه را به زبان صربی می‌نوشت. او همچنین مترجم ثابت قدمی از انگلیسی به صربی بود. او عضو آکادمی علوم و هنر صربستان[1] و فارغ‌التحصیل دانشگاه بلگراد بود. آلبهاری برای رمان «طعمه» (Mamac) جایزه معتبر NIN را برای بهترین رمان سال ۱۹۹۶ دریافت کرد. او هفت بار دیگر نیز در میان فینالیست‌های این جایزه بود.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب باسیلیکا در لیون" ثبت می‌کند