کتاب «The Art of Laziness» نوشتهی «ذهنیت کتابخانهای» که در دسامبر ۲۰۲۴ توسط انتشارات پنگوئن در هند منتشر شد، اثری در حوزهی خودیاری و بهرهوری است که به زبانی ساده و قابلدسترس، با پدیدهی همیشگی تعلل و اهمالکاری روبهرو میشود. نویسنده در این اثر تلاش کرده است نگاه تازهای به مفهوم «تنبلی» ارائه دهد؛ نگاهی که آن را نه صرفا یک ضعف شخصیتی یا اخلاقی، بلکه نشانهای از نیاز به تغییر در رویکرد، انرژی یا اولویتها میداند. این زاویهی دید به تنبلی به مثابهی سیگنالی مفید، چارچوب محوری کتاب را شکل میدهد و آن را از بسیاری از آثار مشابه در حوزهی خودیاری متمایز میکند. در بخشهای ابتدایی کتاب، نویسنده با دقت میان «تنبلی» و «اهمالکاری» تفاوت قائل میشود و توضیح میدهد که بسیاری از رفتارهایی که برچسب تنبلی به آنها زده میشود، در واقع ریشه در ترس، سردرگمی، بار کاری سنگین یا اولویتهای نامشخص دارند. از این منظر، کتاب کوشیده است تا با زدودن انگ اخلاقی از این رفتار، آن را به فرصتی برای بازنگری و اصلاح تبدیل کند. در ادامه، به ریشههای روانشناختی و رفتاری تعلل پرداخته میشود؛ عواملی چون انرژی ذهنی، اراده، محیط اطراف، فشارهای بیرونی و نگرش فردی همگی نقشی تعیینکننده در بهرهوری دارند. نویسنده توضیح میدهد که چگونه ذهن، در مواجهه با ترس از شکست یا غرق شدن در جزئیات، به پناهگاه «تنبلی» پناه میبرد و چگونه میتوان با تغییر زاویه دید و ساختن عادات کوچک، این چرخه را شکست. یکی از ویژگیهای برجستهی کتاب، تأکید بر تغییرات خرد و مستمر است. نویسنده استراتژیهایی عملی ارائه میدهد: شروع از پیروزیهای کوچک، ایجاد روالهای ساده، «نه» گفتن به کارهای غیرضروری، و اولویتبندی امور بر اساس ارزش واقعی آنها. بر این اساس، بهرهوری معادل مشغلهی بیشتر نیست؛ بلکه به معنای انجام کمتر کار اما با کیفیت و وضوح بیشتر است. همین ایدهی ساده، که در تقابل با فرهنگ «همیشه مشغول بودن» قرار میگیرد، به کتاب لحنی انتقادی و در عین حال رهاییبخش میدهد. کتاب همچنین بر بعد ذهنی و احساسی تعلل تمرکز دارد. نویسنده نشان میدهد که روایتهای درونی، احساس شرم یا گناه، و اضطرابهای پنهان تا چه اندازه میتوانند میل به عمل را فلج کنند. او به جای سرزنش خواننده، بر ضرورت مهربان بودن با خود و درک اینکه استراحت نیز بخشی از بهرهوری پایدار است، تأکید میکند. در جایجای متن، مثالها، حکایتهای کوتاه و نقلقولهایی گنجانده شدهاند که به ملموستر شدن مفاهیم کمک میکنند. از منظر نقاط قوت، «The Art of Laziness» اثری کوتاه، روشن و کاربردی است که بهویژه برای خوانندگانی که تازه به حوزهی خودیاری یا مدیریت زمان وارد شدهاند، میتواند انگیزهبخش و بلافاصله قابلاجرا باشد. توصیههای آن سادهاند اما بهروز و متناسب با دنیای معاصر پر از حواسپرتی و فشار کاری. با این حال، محدودیتهایی نیز دارد: برخی از ایدهها برای خوانندگانی که با آثار مشابه آشنا هستند، ممکن است تکراری به نظر برسند؛ همچنین مسائل عمیقتر همچون افسردگی یا اضطراب تنها به طور سطحی مطرح میشوند و بررسی دقیقتری نمییابند. افزون بر این، کتاب در مواردی بر پیشفرضهایی فرهنگی یا فردی تکیه میکند که ممکن است برای همهی مخاطبان صادق نباشد. با وجود این محدودیتها، نتیجهی کلی کتاب روشن است: «The Art of Laziness» تلاشی است برای بازتعریف رابطهی ما با اهمالکاری و ایجاد مسیری انسانیتر برای دستیابی به بهرهوری. نویسنده میخواهد به خواننده یادآوری کند که تعلل الزاما دشمن نیست، بلکه میتواند راهنمایی باشد برای تشخیص نیاز به تغییر در شیوهی کار و زندگی. بدین ترتیب، کتاب نه یک شاهکار علمی، بلکه یک راهنمای عملگرا و دوستانه است که بهویژه در دنیای امروز، که فشار «بیشتر و بیشتر کار کردن» همهگیر شده، میتواند الهامبخش و مفید باشد.