کتاب «مغز سوگوار» نوشتهی مری فرانسس اکنر به بررسی علمی روند سوگ میپردازد و توضیح میدهد که چرا از دست دادن عزیزان برای مغز چنین تجربه دشواری است. اکنر با استفاده از پژوهشهای عصبشناسی و روانشناسی نشان میدهد که سوگ صرفا یک واکنش احساسی نیست، بلکه فرآیندی زیستی است که در ساختارهای عصبی و شیمی مغز رخ میدهد. به گفتهی او وقتی کسی را از دست میدهیم، مغز همچنان نقشهای ذهنی از حضور او حفظ میکند و همین باعث میشود که برای مدتی انتظار دیدن یا شنیدن او را داشته باشیم. بخش مهمی از کتاب به توضیح تفاوت میان «سوگ» بهعنوان یک تجربه لحظهای و «سوگواری» بهعنوان یک فرآیند بلندمدت میپردازد. اکنر توضیح میدهد که سوگواری در واقع بازنویسی نقشههای ذهنی است تا فرد بتواند زندگی را بدون حضور فیزیکی عزیز ازدسترفته ادامه دهد که این روند نیازمند زمان و یادگیری است و شامل تغییر در شبکههای عصبی مربوط به حافظه و دلبستگی میشود. نویسنده با استفاده از مطالعات تصویربرداری مغزی نشان میدهد که بخشهای خاصی از مغز هنگام یادآوری فرد ازدسترفته یا هنگام تجربهی میل شدید به دیدن دوبارهی او فعال میشوند. او همچنین به پدیده «سوگ پیچیده» اشاره میکند، حالتی که غم از دست دادن بهطور طولانیمدت باقی میماند و بر زندگی روزمره فرد تأثیر مخرب میگذارد و توضیح میدهد که چرا برخی افراد در بازسازی نقشههای ذهنی خود دچار مشکل میشوند. همچنین به این موضوع میپردازد که چگونه میتوان رابطهای تازه و متفاوت با فرد ازدسترفته برقرار کرد؛ رابطهای که دیگر بر حضور فیزیکی تکیه ندارد، بلکه بر حافظهها و معنایی که از آن ارتباط ساخته میشود استوار است. اکنر نشان میدهد که سوگواری نه فقط پایان یک رابطه، بلکه نوعی یادگیری دوباره برای ادامه زندگی است؛ فرایندی که به بازتعریف عشق، زمان و خاطره در ذهن ما منجر میشود.
درباره مری فرانسس اکنر
مری-فرانسیس اوکانر روانشناس آمریکایی و استاد روانشناسی در دانشگاه آریزونا است، جایی که او آزمایشگاه سوگ، فقدان و استرس اجتماعی را مدیریت میکند.