کتاب «عکاسی و باور» نوشتهی دیوید لوی استراوس، اثری موجز اما ژرفنگر در زمینهی نظریهی تصویر و فرهنگ معاصر است که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد. این کتاب در مرز میان فلسفه تصویر، نقد فرهنگی و نظریه رسانه حرکت میکند و پرسشی بنیادین را پیش میکشد: در جهانی اشباع از تصاویر دیجیتال، جعل عمیق و دستکاری بصری، باور به یک تصویر امروز چه معنایی دارد؟ استراوس با نگاهی تاریخی و پدیدارشناسانه، ضربالمثل مشهور «دیدن، باور کردن است» را وارونه میکند و استدلال میکند که در حقیقت، باور پیششرط دیدن است. او نشان میدهد که ما به عکسها اعتماد میکنیم نه صرفا به دلیل ماهیت فنی و عینی آنها، بلکه به این دلیل که در ساختارهای فرهنگی و دینی خود یاد گرفتهایم به تصویر باور داشته باشیم. ریشههای این اعتماد به گفتهی او به سنتهای کهن شمایلپرستی در مسیحیت بازمیگردد-به تصاویری موسوم به acheiropoieta («تصاویر ساختهشده بدون دخالت انسان») که الهام و قداستشان از منبعی فراتر از بشر تلقی میشد. دوربین، در نگاه استراوس، وارث همان سنت است: ابزاری که حقیقت را نه فقط نشان میدهد، بلکه ایمان بصری را فرا میخواند. اما در عصر دیجیتال، این ایمان متزلزل شده است. عکسهای خبری دستکاری میشوند، تصاویر مصنوعی و جعلی عمیق تولید میشوند، و مرز میان واقعیت و بازنمایی فرو میریزد. استراوس این وضعیت را «بحران تصویر» مینامد و هشدار میدهد که از بین رفتن اعتماد به تصاویر میتواند به از دست رفتن امکان کنش اجتماعی منجر شود، زیرا سیاست مدرن اساسا بر شمایلها، نمادها و تصویرهای عمومی استوار است. به تعبیر او، «اگر نتوانیم به تصاویر باور کنیم، نمیتوانیم بهصورت جمعی عمل کنیم». در فصلهای کوتاه اما پرمایه، نویسنده میان فلسفه و رسانه پل میزند. او به جای آنکه صرفا خواننده را به بدبینی نسبت به تصاویر فرابخواند، از نوعی سواد بصری تازه سخن میگوید-توانایی تشخیص، تفسیر و باور آگاهانه به تصویر، بدون آنکه اسیر فریب آن شویم. این نگرش در تضاد با موضعی مطلقگرایانه است که یا تصویر را بهطور کامل انکار میکند یا آن را حقیقت مطلق میپندارد؛ در عوض، استراوس از ما میخواهد تا رابطهای پویا، نقادانه و انعطافپذیر با جهان تصویری پیرامونمان برقرار کنیم. از نظر سبک، نثر کتاب فشرده، تأملبرانگیز و شاعرانه است. استراوس مفاهیم نظری را با زبانی روشن و مثالهای بهموقع بیان میکند، هرچند ایجاز آن باعث میشود برخی از مباحث بهصورت ضمنی و ناتمام باقی بمانند. با این حال، کتاب در همان حجم اندک، تصویری خیرهکننده از سرشت فرهنگی باور ارائه میدهد و پرسش از اعتبار تصویر را به مسئلهای اخلاقی و اجتماعی بدل میسازد. در نهایت، «عکاسی و باور» صرفا اثری دربارهی رسانه یا تکنولوژی نیست، بلکه تفسیری فلسفی از چگونگی زیستن در عصر دیدن بیپایان است-عصری که در آن باور نه از وضوح تصویر، بلکه از مسئولیت ما در تفسیر آن سرچشمه میگیرد. این کتاب برای خوانندگان علاقهمند به نظریهی عکاسی، فلسفهی رسانه، و بحران حقیقت در فرهنگ دیجیتال، متنی کوچک اما ضروری است.
درباره دیوید لیوای استراوس
دیوید لوای استراوس منتقد هنری و فرهنگی، مقالهنویس، شاعر و مربی آمریکایی است. او نویسنده یک کتاب شعر، شش کتاب مقاله و تعداد زیادی تکنگاری و کاتالوگ درباره هنرمندان است.