کتاب «جانور قندهار» نوشتهی هادی معصومی زارع، کتابی نفسگیر برای ثبت لحظاتی است که تاریخ در همسایگی ما ورق میخورد. کتاب روایتی است مستند و میدانی از دل التهاب، درست در زمانی که افغانستان در آستانهی تغییر بنیادین قدرت و بازگشت طالبان قرار داشت. نویسنده در این مجلد، مخاطب را با خود به بهار ۱۴۰۰ میبرد؛ زمانی که بسیاری در حال گریز بودند، اما او پس از سالها تلاش و عبور از سد ویزا و بحران کرونا، راهی جغرافیایی میشود که بوی باروت، تغییر و ابهام میداد. معصومی زارع با مسئلهی «رنج» و «هویت» در جامعهی افغانستان دستوپنج نرم میکند. او به جای تکرار تحلیلهای کلیشهای سیاسی، لنز دوربین قلم خود را به سمت لایههای زیرین جامعه میچرخاند تا تصویری نگفته از مردمی ارائه دهد که در میانهی سقوط و انکار، به زندگی چنگ زدهاند. نویسنده در اینجا با یک دوگانگی معنادار روبروست: سفری بیرونی در خاکی که ساختار سیاسیاش در حال فروپاشی است و سفری درونی برای یافتن معنا در میانهی این آشوب. زبان اثر، خشک و گزارشی نیست؛ بلکه آمیخته با ارجاعهای ادبی، تاریخی و قرآنی است که به متن عمق میبخشد و خواننده را به تأمل وامیدارد. مسئلهای که کتاب بر آن دست میگذارد، واکاوی «امکان معنا» در زمانهی فترت است. نویسنده با نگاهی جامعهشناختی و گاه فلسفی، مشاهدات عینی خود را تحلیل میکند و افغانستان را نه صرفا به عنوان یک تیتر خبری، بلکه به مثابه سرزمینی از حافظه و زخم ترسیم میکند. او تلاش میکند میان آنچه میبیند و آنچه در تاریخ و جان این ملت ریشه دارد، پیوند برقرار کند. معصومی زارع نمیپذیرد که تنها ناظر ویرانی باشد، بلکه میکوشد صدای کسانی باشد که در غبار بازیهای سیاسی گم شدهاند. این کتاب، روایتی است از مواجههی انسان با بحران؛ سفری که اگرچه از مشهد آغاز میشود، اما مقصد نهاییاش عمق تاریخ مشترک و پردرد این منطقه است. «جانور قندهار» برای کسانی نوشته شده که میخواهند بدانند در روزهای پایانی جمهوریت و آغاز امارت دوم، بر جان و روان مردم افغانستان چه گذشت. این اثر نه با زبان آمار، بلکه با زبان تجربه و شهود، تصویری بیپرده، تکاندهنده و تحلیلی از سرزمینی ارائه میدهد که زمان در آن به شکلی دیگر میگذرد.
درباره هادی معصومی زارع
هادی معصومی زارع مولف ایرانی متولد سال 1363 میباشد.