کتاب «رویای فروید» نوشته پاتریشیا کیچر، که نخستینبار در سال ۱۹۹۲ توسط انتشارات MIT منتشر شد، کوششی است برای بازخوانی انتقادی و فلسفی پروژه نظری زیگموند فروید و فهم دوباره آن در بستر تاریخ علم. کیچر فروید را نه صرفا پزشک یا درمانگر، بلکه معمار یک نظریه بزرگ ذهن معرفی میکند؛ نظریهای که او جاهطلبانه تصور میکرد باید بر پیوندی میان نوروفیزیولوژی، زیستشناسی تکاملی، روانشناسی، روانپزشکی و علوم اجتماعی بنا شود. از نظر کیچر، روانکاوی اولیه نه یک روش درمانی، بلکه یک کوشش میانرشتهای شجاعانه برای ساختن علم واحدی درباره ذهن بود؛ علمی که میخواست هم سازوکار ناخودآگاه را توصیف کند و هم ریشههای زیستی و تکاملی آن را بهصورت منسجم توضیح دهد. او ظهور و سپس افول اعتبار علمی روانکاوی را در نسبت با علوم قرن نوزدهم بررسی میکند. بسیاری از مفروضاتی که فروید بر اساس آنها مدل فراروانشناسی خود را بنا کرده بود، بعدها با پیشرفتهای تجربی قرن بیستم از اعتبار افتادند؛ از همین رو کیچر استدلال میکند که مسئله اصلی نه در جسارت نظری فروید، بلکه در پایبندی سفت و سخت او به فرضهایی بود که بهمرور دیگر نمیتوانستند با دادههای علمی جدید هماهنگ شوند. این انعطافناپذیری، از نگاه او، عاملی بود که در نهایت روانکاوی را از مسیر علم تجربی دور کرد. در تحلیل کیچر، فراروانشناسی فروید مدل او از نهاد، خود، فراخود و دیگر فرایندهای ناخودآگاه صرفا یک لایه تزئینی نبود، بلکه طرحی اولیه برای ادغام روانکاوی با علوم زیستی و شناختی زمانهاش به شمار میرفت. فروید امیدوار بود بتواند از نظریههای عصبی اولیه، که آن زمان تازه در حال شکلگیری بودند، چارچوبی فیزیولوژیک برای مدل ذهن استخراج کند؛ اما چون این علوم در دهههای بعد مسیر متفاوتی را پیمودند، بخشهای زیادی از دستگاه نظری او بدون بازنگری باقی ماند. کیچر این روایت را به فرصتی برای تبیین رابطه میان نظریهپردازی و علم بدل میکند. او نشان میدهد که ساخت نظریه درباره ذهن نهتنها به دادهها، بلکه به انتخابهای مفهومی وابسته است؛ انتخابهایی که اگر با تحول دانش علمی همراه نشوند، میتوانند نظریه را از مسیر خود دور کنند. در این معنا، فروید نمونهای آموزنده است: اندیشهورزی جسور و آیندهنگر، اما در عین حال گرفتار در مفروضات دوران خویش. در کنار روشنی تحلیلی، عمق فلسفی و نگاه میانرشتهای، کتاب نقاط قوت مهمی دارد. کیچر توانسته است فروید را دوباره در جایگاه یک چهره کلیدی در تاریخ علوم شناختی بازتعریف کند و نشان بدهد که چرا پروژه او، با وجود ناکامیهای علمی، برای فهم تاریخ اندیشه درباره ذهن اهمیت دارد. با این حال، پیچیدگی مفهومی و پیشفرض آشنایی با فروید و علوم پایه باعث میشود کتاب برای خواننده عمومی دشوار باشد، و نگاه انتقادی کیچر نیز گاه چنان مبتنی بر معیارهای معاصر است که ممکن است از نظر برخی خوانندگان نسبت به شرایط علمی دوران فروید کمتوجه جلوه کند. با این همه، «رویای فروید» اثری است دقیق، روشنگر و اندیشمندانه؛ کتابی که هم به گذشته علم ذهن نور میتاباند و هم به پژوهشگران امروز یادآوری میکند که نظریهها باید همواره در گفتوگو با دانش روبهپیش حرکت کنند.
درباره پاتریشیا کیچر
پاتریشیا دبلیو. کیچر فیلسوف آمریکایی و استاد فلسفه در دانشگاه کلمبیا با کرسی روبرتا و ویلیام کمپبل است که به خاطر آثارش درباره ایمانوئل کانت و فلسفه روانشناسی شهرت دارد.