«هنر داشتن ذهنی آرام با کمک روانشناسی مثبتگرا» با زیرعنوان کتابی در زمینهی رشد فردی با تکنیکهای رفتاردرمانی شناختی (CBT) برای پرورش ذهنآگاهی، هوش هیجانی و غلبه بر افکار منفی، اثر ادل پین، با ترجمهی الهه علوی، در انتشارات ذهنآویز منتشر شده است. این کتاب با تلفیق سه ستون قدرتمند روانشناسی کاربردی روانشناسی مثبتگرا، تکنیکهای CBT (شناختیرفتاری)، و تمرینهای ذهنآگاهی به خواننده کمک میکند تا آشفتگی ذهنی را مهار کرده و مسیر روشنتری برای زندگی روزمره بسازد. نویسنده با زبانی کاملا ساده و قابلفهم، مهارتهایی را آموزش میدهد که مخاطب در همان روز نخست مطالعه میتواند آنها را به کار گیرد: از مدیریت افکار مزاحم و کاهش نشخوار ذهنی گرفته تا تقویت هوش هیجانی و ایجاد واکنشهای سالمتر دربرابر استرس. تمرینهای عملی، مثالهای ملموس و فصلهای کوتاه و هدفمند باعث شده این کتاب نهتنها برای علاقهمندان به روانشناسی، بلکه برای افرادی که بهدنبال راهکاری سریع و موثر برای آرامش ذهن هستند، بسیار جذاب باشد.
ادل پین، مربی زندگی، سخنران عمومی و نویسندهای است که تلاش خود را بر کمک به زنان برای غلبه بر اضطراب اجتماعی و احساس ناخوشایندشان متمرکز کرده است. در نوجوانی، ادل پین از اضطراب شدیدی رنج میبرد که تهدیدی برای مختل کردن هر جنبهای از زندگیاش بود. او به سادگی نمیتوانست وقتی بیرون از خانه بود، تفریح یا استراحت کند. او سعی میکرد از تجمعات، رویدادهای عمومی یا برخوردهای اجتماعی دوری کند زیرا در صحبت با دیگران احساس راحتی نمیکرد. او به عنوان یک تاکتیک برای حفظ خود، توجه کمی به ظاهر فیزیکی خود و حتی کمتر به سلامت روان خود داشت. در واقع، افکار ساده در مورد ملاقات با دوستان یا پیک نیک، ضربان قلب او را بالا میبرد و احساساتش را برای چندین ساعت به شدت تحریک میکرد.
او به طور مزمن نگران این بود که فروشندگان در فروشگاههای عمومی چه فکری میکنند و رانندگان تاکسی هنگام خروج از خانه در مورد او چه فکری میکنند. او از قضاوت دیگران در مورد خود نگران بود و این فقط اضطراب او را بدتر میکرد. او نمیتوانست مکالمات غیررسمی با آشنایانش داشته باشد و سعی میکرد از پیدا کردن دوستان جدید خودداری کند. ساعتها قبل از هر رویدادی، معدهاش ناراحت میشد، لرز میکرد و قادر به حرکت یا حتی فکر کردن نبود. ناگفته نماند که این موضوع برای والدینش به طرز فوقالعادهای گیجکننده بود، چرا که نمیفهمیدند چرا یک اتفاق به ظاهر سرگرمکننده باعث میشود او اینطور رفتار کند.
بنابراین، وقتی معلم مورد علاقهاش تصمیم گرفت که ادل سخنران عمومی خوبی خواهد شد، برای او مشکل بزرگی ایجاد شد. معلم با درخواست از او برای ارائه سخنرانیهایی که برای آنها آمادگی نداشت، مهارتهای او را تقویت کرد. با وجود شک و تردید و مشکلات اولیه ادل، او متوجه شد که تلاشهایش نه تنها بهتر میشود، بلکه دفعات اضطراب اجتماعیاش نیز کمتر میشود. او در تلاشهایش برای صحبت کردن آنقدر شکست خورد که ترسها و نگرانیهایش از بین رفت. بنابراین، او شروع به یافتن درمانهای پایدار برای اضطراب اجتماعی خود کرد. سفر خودشناسی او چندین سال طول کشید، اما او استراتژیهای مناسب برای شکست دادن اضطراب اجتماعی را آموخت.