کتاب مادربزرگ جادویی
نویسنده:
احمد اکبرپور
معرفی کتاب مادربزرگ جادویی
«مادربزرگ جادویی» رمانی برای مخاطبان کودک و نوشته‌ی نویسنده‌ی باتجربه و شناخته‌شده‌ی ادبیادت کودک و نوجوان احمد اکبرپور است.
داستان درباره‌ی مادربزرگی است که نوه‌های زیادی دارد. نوه‌ها هر کدام مدعی هستند که مادربزرگ او را از همه بیشتر دوست دارد، بنابراین بر سر این موضوع که مادربزرگ کدام را بیشتر دوست دارد، بین بچه اختلاف و دعوا پیش می‌آید. دعوای بین بچه‌ها آن‌قدر شدید می‌شود که نگهبان‌های سرزمین ابری مجبور به دخالت می‌شوند. سرزمین ابری هم جایی میان زمین و آسمان است. نگهبان‌های ابری از آن بالا مواظب زمین هستند، کسی آنها را نمی‌بیند ولی آنها از بچه‌ها، پیرمردها، پیرزن‌ها و همه‌ی مردم مواظبت می‌کنند. وقتی آدم‌ها باهم دعوا می‌کنند، در سرزمین ابری، صدای انفجار شنیده می‌شود و سرزمین ابری گلوله باران می‌شود. حالا که دعوا بین بچه‌ها بالا گرفته، فرشته‌های خپل و تپل آسمان سوار بر ابرهای‌شان مامور می‌شوند تا دعوای بچه‌ها را فیصله بدهند.
مشخصه‌ی عمده‌ی نوشته‌های احمد اکبرپور، زبان شاعرانه و جهان لطیفی است که از طریق این زبان شاعرانه توصیف می‌شود. از این رو جهانی سرشار از تخیل ساخته می‌شود که در ترکیب با جهان واقعی، داستانی نو خلاقانه شکل می‌گیرد که برای مخاطبان کودک و نوجوان بسیار جذاب است. در این داستان نیز حضور مادربزرگ؛ بچه‌ها و دعوای آنها بسیار واقعی و قابل باور است اما در ترکیب با جهان تخیلی سرزمین ابری فضایی تازه شکل می‌گیرد. زبان و تصاویر شاعرانه نیز باعث جلب توجه مخاطب می‌شود و در ذهن او می‌ماند. مثلا در این داستان دعوای بچه‌ها باعث انفجار در سرزمین ابری می‌شود. همه‌ی این تصاویر همراه با طنزی ملایم است که داستان را دلنشین‌تر می‌کند. مثلا در این داستان فرشته‌ها خپل و تپل هستند که با تصویر رایجی که بچه‌ها از فرشته‌ها در ذهن دارند بسیار متفاوت است و همین باعث جذابیت داستان می‌شود.
داستان زبانی روان و ساده و متناسب با درک کودکان دارد که در کنار تصاویر کتاب داستان را برای کودکان ملموس می‌کند. بسیاری از آثار احمد اکبرپور به زبان‌ها دیگر نیز ترجمه شده‌اندف بنابراین در داستان‌های او جهانی به تصویر کشیده می‌شود که برای کودکان سراسر جهان قابل درک و لذت‌بخش است.
«مادربزرگ جادویی» داستانی جذاب، شاعرانه و لطیف است که جهانی تازه و تخیلی را نشان می‌دهد که برای کودکان جذاب است و به قوه‌ی تخیل آنها بال و پر می‌دهد.
داستان درباره‌ی مادربزرگی است که نوه‌های زیادی دارد. نوه‌ها هر کدام مدعی هستند که مادربزرگ او را از همه بیشتر دوست دارد، بنابراین بر سر این موضوع که مادربزرگ کدام را بیشتر دوست دارد، بین بچه اختلاف و دعوا پیش می‌آید. دعوای بین بچه‌ها آن‌قدر شدید می‌شود که نگهبان‌های سرزمین ابری مجبور به دخالت می‌شوند. سرزمین ابری هم جایی میان زمین و آسمان است. نگهبان‌های ابری از آن بالا مواظب زمین هستند، کسی آنها را نمی‌بیند ولی آنها از بچه‌ها، پیرمردها، پیرزن‌ها و همه‌ی مردم مواظبت می‌کنند. وقتی آدم‌ها باهم دعوا می‌کنند، در سرزمین ابری، صدای انفجار شنیده می‌شود و سرزمین ابری گلوله باران می‌شود. حالا که دعوا بین بچه‌ها بالا گرفته، فرشته‌های خپل و تپل آسمان سوار بر ابرهای‌شان مامور می‌شوند تا دعوای بچه‌ها را فیصله بدهند.
مشخصه‌ی عمده‌ی نوشته‌های احمد اکبرپور، زبان شاعرانه و جهان لطیفی است که از طریق این زبان شاعرانه توصیف می‌شود. از این رو جهانی سرشار از تخیل ساخته می‌شود که در ترکیب با جهان واقعی، داستانی نو خلاقانه شکل می‌گیرد که برای مخاطبان کودک و نوجوان بسیار جذاب است. در این داستان نیز حضور مادربزرگ؛ بچه‌ها و دعوای آنها بسیار واقعی و قابل باور است اما در ترکیب با جهان تخیلی سرزمین ابری فضایی تازه شکل می‌گیرد. زبان و تصاویر شاعرانه نیز باعث جلب توجه مخاطب می‌شود و در ذهن او می‌ماند. مثلا در این داستان دعوای بچه‌ها باعث انفجار در سرزمین ابری می‌شود. همه‌ی این تصاویر همراه با طنزی ملایم است که داستان را دلنشین‌تر می‌کند. مثلا در این داستان فرشته‌ها خپل و تپل هستند که با تصویر رایجی که بچه‌ها از فرشته‌ها در ذهن دارند بسیار متفاوت است و همین باعث جذابیت داستان می‌شود.
داستان زبانی روان و ساده و متناسب با درک کودکان دارد که در کنار تصاویر کتاب داستان را برای کودکان ملموس می‌کند. بسیاری از آثار احمد اکبرپور به زبان‌ها دیگر نیز ترجمه شده‌اندف بنابراین در داستان‌های او جهانی به تصویر کشیده می‌شود که برای کودکان سراسر جهان قابل درک و لذت‌بخش است.
«مادربزرگ جادویی» داستانی جذاب، شاعرانه و لطیف است که جهانی تازه و تخیلی را نشان می‌دهد که برای کودکان جذاب است و به قوه‌ی تخیل آنها بال و پر می‌دهد.
درباره احمد اکبرپور
نویسنده ی ایرانی است که از آثار او می توان به این کتاب ها اشاره کرد: شب به خیر فرمانده، واژه های نفهم، من نوکر بابا نیستم، امپراطور کلمات، سه سوت جادویی، قطار آن شب، به چاچالک سقوط کنید، کشک های خفن و ... و غول و دوچرخه که آن را با همکاری دخترش نوشته است.آثار او به دیگر زبان ها مانند انگلیسی و آلمانی و ایتالیایی و چینی و کره ای و ... نیز ترجمه شده است.
دسته بندی های کتاب مادربزرگ جادویی
قسمت هایی از کتاب مادربزرگ جادویی
سوشانا و ساسانا تا نزدیکی های ظهر زیر لحاف ابری خوابیده بودند. خجالت می کشیدند پیش آنا بروند. حتی وقتی او بالای سرشان آمد، خودشان را به خواب زدند. با نوک چوب ابری لحاف هایشان را کناری زد و گفت: «تاتا نانا هاها!» یعنی بچه ها تنبلی تعطیل. و به دفتر کارش در تپّه ی ابری رفت. تپلی ها همین طـور که توی رختخواب هایشان نشسته بودند به گلوله های سیاهی نگاه می کردند که فو فو فوکنان، منفجر می شدند. معلوم بود که جایی از زمین دعوا شده است. اگر بچه ها توانسته بودند مسئله ی مادربزرگ و نوه ها را حل کنند حالا می توانستند از آنا بخواهند که آنها را نگهبان دهات بیشتری کند. اگر او قبول می کرد، بیشتر به زمین می آمدند. بیشتر بازی های زمینی می کردند و از زیبایی های زمینی مثل درخت و کوه و بچـه ها و مادربزرگ بیشتر لذت می بردند.
مقالات مرتبط با کتاب مادربزرگ جادویی
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
چرا باید کودکان را با داستان ها آشنا کنیم
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
کتابهای مرتبط با کتاب مادربزرگ جادویی
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب مادربزرگ جادویی" ثبت می‌کند