کتاب «نقاب روشنگری: زرتشت نیچه» نوشتهی فیلسوف آمریکایی استنلی روزن، که نخستینبار در سال ۱۹۹۵ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شد و بعدها نسخهای تازه از آن در سال ۲۰۰۴ توسط دانشگاه ییل به چاپ رسید، یکی از دقیقترین و پرنفوذترین خوانشهای فلسفی از اثر سترگ نیچه، «چنین گفت زرتشت»، بهشمار میآید. روزن در این کتاب، در قالبی تحلیلی و تفسیری، میکوشد به ژرفای زبان، بلاغت و جهانبینی نیچه نفوذ کند و نشان دهد که چگونه «زرتشت» نه فقط چهرهای شاعرانه و عرفانی، بلکه چهرهای سیاسی و عقلانی است که در میانهی فروپاشی ارزشهای مدرن و بحران روشنگری، سخن میگوید. عنوان کتاب، استعارهای است از خود پروژهی نیچهای: او بهزعم روزن، چهرهای است که از پشت «نقاب» عقلانیت و اخلاق روشنگری، حقیقتی دیگر را آشکار میسازد حقیقتی که نه در تأیید بلکه در واژگونی همان روشنگری نهفته است. روزن روایت خود را بر ساختار خود اثر نیچه بنا میکند: مقدمه، گفتارهای زرتشت، و آموزههایی چون مرگ خدا، بازگشت ابدی، خودغلبهای و ظهور ابرانسان. او نشان میدهد که نیچه در عین بهرهگیری از زبان روشنگری عقل، آزادی، خودآیینی آن را علیه خود بهکار میگیرد تا محدودیتهای درونیاش را آشکار سازد. به باور روزن، زرتشت در مقام «نقاب»، همان نقطهای است که روشنگری به اوج خود میرسد و به پوچگرایی بدل میشود؛ از همینجاست که ایدهی ابرانسان زاده میشود، نه بهمثابه موجودی اسطورهای بلکه بهعنوان دعوتی برای خلق ارزشهای نو و بازسازی انسان پس از مرگ خدایانش. در خوانش روزن، نیچه فیلسوفی است که هم به میراث عقلانیت وفادار است و هم در پی فراروی از آن. او نقد خود را بر بنیان همان ابزارهای عقلانی میسازد که روشنگری با آنها به جنگ خرافه رفته بود، اما اکنون به ابزاری برای اسارت انسان در بوروکراسی و اخلاق بردهوار بدل شدهاند. روزن با دقتی مثالزدنی، رابطهی اندیشهی نیچه را با فلسفهی یونانی، سنت مسیحی و سیاست مدرن میکاود و نشان میدهد که آموزههای زرتشت، نه فقط بیان شاعرانهی یک طغیان وجودی، بلکه تلاشیاند برای تصور «سیاستی نو» در سطح انسانیت. یکی از قوتهای برجستهی کتاب، توان روزن در پیوند دادن لایههای بلاغی و مفهومی متن نیچه است: او با تحلیل واژگان و تمثیلها، نشان میدهد که فلسفهی نیچه در خود زبانش متجسد است. هرچند زبان فنی و تفسیر متراکم او، خوانندهی مبتدی را به چالش میکشد، اما برای پژوهشگران نیچه و فلسفهی قارهای، کتاب «نقاب روشنگری» منبعی بیبدیل است که امکان نگاهی دوباره به نسبت میان عقل، آزادی و دگرگونی انسان را فراهم میآورد. روزن در نهایت، زرتشت را نه پیامآور ناامیدی، بلکه طراح چشماندازی نو از امکان زیستن پس از فروپاشی یقینهای مدرن میبیند جایی که انسان باید خویشتن را از نو بیافریند.
درباره استنلی روزن
استنلی روزن (29 ژوئیه 1929 - 4 مه 2014) بوردن پارکر بون استاد فلسفه و استاد امریتوس در دانشگاه بوستون بود. تحقیقات و تدریس وی به سؤالات اساسی فلسفه و مهمترین چهره های تاریخ آن، از افلاطون تا هایدگر متمرکز شده است.