1. خانه
  2. /
  3. کتاب یک گرگ و سه بزغاله/یک بز و سه بچه گرگ

کتاب یک گرگ و سه بزغاله/یک بز و سه بچه گرگ

3.8 از 1 رأی

کتاب یک گرگ و سه بزغاله/یک بز و سه بچه گرگ

یک قصه و دو قصه 1
One Wolf and Three Goats
انتشارات: نشر چشمه
٪15
95،000
80،750
درباره عذرا جوزدانی
درباره عذرا جوزدانی
عذرا جوزدانی ، نویسنده، مترجم و ویراستار متولد ۱۳۴۷ است. او از نخستین نویسندگان مجله‌ای به نام «کلمه» بود که بعدها به «عروسک سخنگو» تغییر نام داد. عذرا جوزدانی فعالیت ادبی‌اش را از سال ۱۳۶۹ با نویسندگی در این نشریه آغاز کرد و تا سال ۱۳۸۴ عضو تحریریه مجله «عروسک سخنگو» بود. در دهه ۷۰ و همزمان با رشد نشریات کودک و نوجوان در ایران، چاپ آثار داستانی و نقد ادبی‌اش را در نشریات رسمی آغاز کرد و بیش از همه، با مجله «سروش نوجوان» همکاری کرد که جریان‌سازترین و مطرح‌ترین نشریه ادبی دهه‌های ۷۰ و ۸۰ در ایران بود. «مجله در مجله»، بخشی از مجله «سروش نوجوان» بود که او به همراه نویسندگان دیگر، سردبیری‌اش را بر عهده داشت.
دسته بندی های کتاب یک گرگ و سه بزغاله/یک بز و سه بچه گرگ
قسمت هایی از کتاب یک گرگ و سه بزغاله/یک بز و سه بچه گرگ

یکی بود، یکی نبود. یک خانم بزی بود که با سه تا بزغاله اش توی خانه ی کوچک قشنگی زندگی می کرد. یک روز خانم بزی، هر سه تا بچه اش، شنگول و منگول و حبه ی انگور را جمع کرد و بهشان گفت: «بزغاله های عزیزم! شنیده ام تازگی ها سروکله ی گرگ سیاهی این طرف ها پیدا شده. خیلی خیلی مواظب خودتان باشید و تا من برنگشته ام، در را به روی کسی باز نکنید.» بزغاله ها گفتند: «خیالت راحت، مامان بزی! ما خیلی خیلی مواظب خودمان هستیم.» خانم بزی در خانه را بست و به صحرا رفت تا برای بزغاله ها علف تازه بیاورد. همین که خانم بزی رفت، بزغاله ها نشستند و گوش شان را چسباندند به در. گوش دادند... و گوش دادند... و گوش دادند... اما صدای پای هیچ گرگی نیامد و هیچ گرگی در نزد...

مقالات مرتبط با کتاب یک گرگ و سه بزغاله/یک بز و سه بچه گرگ
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب یک گرگ و سه بزغاله/یک بز و سه بچه گرگ"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

بزغاله و گرگ

1401/02/15 | توسطمارل - کاربر سایت
1
|

داستان درباره سه بز غاله و گرگ

1401/02/15 | توسطکاربر سایت
1
|