کتاب «ادوارد عزیز» نوشته آن ناپولیتانو، رمانی است که با داستانی تکاندهنده و عمیق، به زندگی پس از فاجعه و معنای ادامه دادن میپردازد. این اثر، روایتگر زندگی ادوارد، پسری دوازدهساله است که تنها بازمانده سقوط هواپیمایی با ۱۹۱ مسافر است. ناپولیتانو با ظرافت و حساسیت، تجربههای ادوارد را در مواجهه با اندوه، تنهایی و تلاش برای یافتن جایگاهش در جهانی که تغییر کرده، به تصویر میکشد. داستان در دو خط زمانی روایت میشود. یکی، روز پرواز است که در آن، خواننده با مسافران هواپیما، از جمله خانواده ادوارد، آشنا میشود. ناپولیتانو با مهارت، زندگی و آرزوهای این شخصیتها را در ساعات پیش از فاجعه نشان میدهد. پدر و مادر ادوارد، که در آستانه جداییاند، برادر بزرگترش، جردن، که در جستوجوی هویت خود است، و دیگر مسافران، هر یک داستانی دارند که خواننده را به آنها نزدیک میکند. این بخش، با جزئیات زنده و واقعی، حس شکنندگی زندگی را منتقل میکند. خط زمانی دیگر، زندگی ادوارد پس از سقوط است. او که اکنون یتیم شده، نزد خاله و داییاش زندگی میکند. ناپولیتانو با دقت، چالشهای ادوارد را در مواجهه با فقدان، احساس گناه بازمانده و فشار جامعه نشان میدهد. او که به «پسر معجزهآسا» معروف شده، زیر بار توجه رسانهها و انتظار دیگران برای قوی بودن، احساس خفگی میکند. بااینحال، رابطهاش با شی، دختر همسایه، به او کمک میکند تا آرامآرام راهی برای ارتباط با جهان پیدا کند. این دوستی، که با صداقت و سادگی شکل میگیرد، یکی از زیباترین بخشهای کتاب است. یکی از جنبههای برجسته رمان، کشف نامههایی است که مسافران دیگر برای ادوارد نوشتهاند. این نامهها، که در کیسهای در گاراژ خالهاش پیدا میشود، حاوی پیامها، آرزوها و درخواستهایی از خانوادههای قربانیان است. ادوارد با خواندن این نامهها، احساس میکند که بار مسئولیت زندگی برای دیگران را بر دوش دارد. ناپولیتانو از این طریق، به موضوع تأثیر فقدان بر بازماندگان و تلاش برای یافتن معنا در میان اندوه میپردازد. نثر ناپولیتانو ساده، صمیمی و در عین حال تأثیرگذار است. او از زبان پیچیده دوری میکند و با توصیفات دقیق، احساسات شخصیتها را به خواننده منتقل میکند. یکی از پیامهای اصلی کتاب، اهمیت ارتباط انسانی و پذیرش اندوه است. ناپولیتانو نشان میدهد که ادوارد، با کمک دیگران و پذیرش گذشتهاش، میتواند راهی برای ادامه دادن پیدا کند. این پیام، بدون شعارزدگی، در دل داستان جا میگیرد. در مجموع، «ادوارد عزیز» رمانی است که با داستانی انسانی و احساسی، خواننده را به تأمل در زندگی، فقدان و امید فرا میخواند. این کتاب برای کسانی که به داستانهای روانشناختی و روابط انسانی علاقهمندند، اثری خواندنی و تأثیرگذار است. ناپولیتانو، با روایتش، یادآوری میکند که حتی در تاریکترین لحظات، نور امید میتواند راه خود را پیدا کند.
درباره آن ناپولیتانو
آن ناپولیتانو نویسنده رمان های "یک نگاه سخت خوب و در رسیدن به بازو" است. او همچنین دستیار سردبیر مجله ادبی یک داستان می باشد. آن با همسر و دو فرزندش در بروکلین زندگی می کند.