کتاب هوشنگ دوم

Second Houshang
کد کتاب : 37894
مترجم :
شابک : 978-9641651826
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 552
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2009
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 20 آبان

هوشنگ دوم
Second Houshang
گفت و گو با هوشنگ مرادی کرمانی
کد کتاب : 42028
مترجم :
شابک : 978-9644237850
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 494
سال انتشار شمسی : 1395
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب هوشنگ دوم اثر هوشنگ مرادی کرمانی

"هوشنگ دوم" گفت و گویی است با "هوشنگ مرادی کرمانی" که توسط "کریم فیضی" صورت گرفته و روایت زندگی وی را از زبان خود او، مکتوب کرده است. "هوشنگ دوم" که در دوازده فصل تدوین شده، روایت حیات نویسنده ای را شامل می شود که بیشترین تعداد بازگردانی آثار به زبان های خارجی و بیشترین فیلم ساخته شده از روی کتاب های وی، در کارنامه ی او ثبت شده است. این اثر به نوعی در ادامه ی زندگی نامه ی خودنوشت "هوشنگ مرادی کرمانی" با عنوان "شما که غریبه نیستید" به نگارش درآمده است. "شما که غریبه نیستید" به شرح زندگی او در زادگاه خودش یعنی روستای سیرچ کرمان تا بیست سالگی وی که به تهران ورود کرد، می پردازد؛ اما اگر مایل هستید بدانید که در تهران، بر این نویسنده ی نام آشنا و محبوب ایرانی چه ها رفته است، کتاب "هوشنگ دوم" به سوالات شما پاسخ خواهد داد.
او در این اثر با "کریم فیضی" از تحصیلش در دانشکده ی هنرهای دراماتیک و رفتن به مدرسه عالی ترجمه و پس از آن به رادیو صحبت می کند. بعد از این مقطع، داستان های "هوشنگ مرادی کرمانی" در رادیو خوانده می شود و نام او در مقیاسی بزرگ تر شناخته می شود.
"هوشنگ دوم" با در برداشتن مجموعه ای از گفت و گوهایی که با این نویسنده ی سرشناس صورت گرفته، نظر او را پیرامون مسائل مختلفی همچون حیات و عصری که در آن زندگی می کند، مورد پرسش قرار داده و همه ی جریان ها و اتفاقات فردی و اجتماعی زندگی یک انسان را که تنها نوشته هایش او را از بقیه جدا می کند، تحت الشعاع قرار می دهد.

کتاب هوشنگ دوم

هوشنگ مرادی کرمانی
هوشنگ مرادی کرمانی (زاده ۱۶ شهریور ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع بخش شهداد کرمان) نویسنده معاصر ایرانی است. شهرت او به خاطر کتاب هایی است که برای کودکان و نوجوانان نوشته است.
قسمت هایی از کتاب هوشنگ دوم (لذت متن)
هوشنگ مرادی کرمانی یک نفر نیست، دو نفر است. در مسیری که وجود دارد، این دو گاهی از همدیگر دور می شوند، گاهی به هم نزدیک می شوند. در واقع سختی روزگار و تنهایی ها با هم جمع می شوند، ولی در مواقعی تکثیر می شوند و دوتا می شوند: یکی شیفتۀ سینما و تئاتر و انشا و کتاب است، و آن دیگری دنیای خاص خودش را دارد و باید زندگی کند. به این جهت، درگیر کفش و کلاه و دفترچه مدرسه و زندگی است، مثل همه

فکر می کنم اولین نوشته ای که از من چاپ شد، در «اطلاعات هفتگی» بود. هنوز در کرمان بودم. داستانی نوشتم و به اطلاعات هفتگی فرستادم. در قسمت خوانندگان نوشتند که آقای فلانی، داستان شما رسید! یک مقدار از آن را هم چاپ کرده بودند. این کار خیلی خوشحالم کرد. آن قسمت از «قصه های مجید» که اسمش شهرت است، روایت همین مسئله است

جمال زاده را هیچ وقت از نزدیک ندیدم؛ ولی به طور اتفاقی با هم تماس پیدا کردیم که اتفاقا ماجرایش جالب است. یک روز از «موسسۀ جغرافیایی سحاب» که کتاب ها من در آنجا چاپ می شد، تلفن کردند که: از خارج نامه ای برایت آمده است. پرسیدم: از طرف کیست؟ گفتند محمدعلی جمال زاده. نامه را باز کردم خواندم. دیدم نامه ای است ستایش آمیز که نوشته بود: کارهایت را خوانده ام و «قصه های مجید» مرا به اصفهان و دوره 10 12 سالگی ام برد. نوشته بود: کتاب های زیادی برای من می آید؛ ولی من خواندن آنها را تعلیق به محال می کنم این کلمه را اولین بار بود که می شنیدم جمال زاده نوشته بود: ولی قصه های مجید برایم بسیار لذت بخش بود، چندین بار خواندم. تعریف های زیاد کرده بود