کتاب لغت‏ موران

Loghat mooran
کد کتاب : 47166
شابک : 978-9645996602
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 24
سال انتشار شمسی : 1388
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

لغت موران
loghate Muran
کد کتاب : 121868
شابک : 978-6006231754
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 53
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

معرفی کتاب لغت‏ موران اثر شهاب الدین یحیی سهروردی

کتاب « لغت موران» نوشته « شهاب الدین یحیی سهروردی» توسط انتشارات«مولی» به چاپ رسیده است.
لغت موران یکی از آثار شهاب‌الدین سهروردی، فیلسوف مشهور اشراقی است. این اثر در بردارنده ده داستان کوتاه به زبان فارسی است. داستان‌هایی که هرکدام در دل خود، اشاره‌ای دارند و رمزی از رموزات عرفانی، اشراقی، حکمی و فلسفی را بیان می‌کنند. لغت موران به زبان نرم و لطیف و در قالب داستان‌های خواندنی و آموزنده، چکیده‌ای حکمت اشراقی سهروردی را بیان می‌کند. سهرودی در ابتدای این مجموعه می گوید این چند داستان را پیرامون «نهج سلوک» نوشته است و می گوید: «یکی از جمله عزیزان که رعایت جانب او بر این ضعیف متوجه بود، التماس کرد کلمه­ ای چند در نهج سلوک. اسعاف کرده آمد، به شرط آنکه از نااهل دریغ دارد ان شاء الله و این را «لغت موران» نام نهادیم و توفیق از خدای خواستیم در اتمام آن.»

کتاب لغت‏ موران

شهاب الدین یحیی سهروردی
شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی، ملقب به شهاب‌الدین، شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید (۵۴۹–۵۸۷ ق / ۱۱۵۴–۱۱۹۱ م) فیلسوف نامدار ایرانی اهل شهر سهرورد شهرستان خدابنده استان زنجان است.
قسمت هایی از کتاب لغت‏ موران (لذت متن)
موری چند تیزتک میان بسته از حضیض ظلمت ممکن و مستقر نزول خویش رو به صحرا نهادند و از بهر ترتیب قوت، اتفاق را شاخی چند از نبات در حیز مشاهد ه ی ایشان آمد و در وقت صباح قطرات ژاله بر صفحات سطوح آن نشسته بود. یکی از یکی پرسید آن چیست؟ جواب داد و گفت که اصل این قطرات از زمین است، دیگری گفت از دریاست، و علی هذا در محل نزاع افتاد. موری متصوف در میان ایشان بود. گفت لحظه ای صبر کنید تا میل او از کدام جانب باشد که هر کسی را از جهت اصل خود کششی بود و بلحوق معدن و منبع خویش شوقی دارد. همه ی چیزها به سنخ خود منجذب باشد. ببینید که کلوخی را از مرکز زمین به جانب محیط اندازند، چون اصل او سفلی است و قاعده ی "کل شی یرجع الی أصله" ممهد است، به عاقبت کلوخ به زبر آید. هر چه به ظلمت محض کشد اصلش هم از آن است. در طرف نور الهیت این قضیه در حق گوهر که شیق لازم است که، توهم اتحاد حاشا، هر که روشنی جوید هم از عالم روشنایی است.