کتاب «دریاچه آخر دنیا» (The Lake at the End of the World) نوشتهی کارولین مکدونالد، داستانی لطیف، پرکشش و تفکربرانگیز در دل جهانی پسا-آخرالزمانی است؛ روایتی که با نگاهی انسانی و صمیمی، از خلال نگاه دو نوجوان، دیانا و هکتور، به تصویر کشیده میشود. در دنیایی که پس از یک فاجعه زیستمحیطی یا بیماری همهگیر تقریبا خالی از سکنه شده، دیانا با خانوادهاش در کلبهای دورافتاده و نزدیک به دریاچهای مرموز زندگی میکند. آنها با تکیه بر طبیعت، ساده و خودکفا روزگار میگذرانند؛ بیخبر از آنکه در دل زمین، گروهی دیگر از بازماندگان در پناهگاههای زیرزمینی عمر میگذرانند. ورود هکتور، پسری از دنیای زیرزمینی، به این فضای آرام اما شکننده، نقطهی عطف داستان است. دیدار این دو نوجوان از دو جهان متفاوت، نهتنها دو سبک زندگی را به چالش میکشد، بلکه دیانا را در مسیر بلوغ و خودشناسی قرار میدهد. او با سوالهایی تازه درباره اعتماد، بقا، وفاداری، و آینده روبهرو میشود. در حالیکه هکتور طعم آفتاب و آزادی را برای اولین بار تجربه میکند، دیانا به قدرت انتخاب و ارزش همدلی پی میبرد. این رمان با پرداختن به مفاهیمی چون شکنندگی انسان در برابر طبیعت، نیاز به ارتباط انسانی، ارزش آزادی و خطرات وابستگی مطلق به امنیت، داستانی ساده اما عمیق خلق میکند. «دریاچه آخر دنیا» با فضاسازی شاعرانه و روایت دوگانهاش، نهتنها سفری میان ترس و امید است، بلکه تجربهای انسانی و قابل لمس از معنای واقعی زندگی در جهان پس از فروپاشی را پیش روی خواننده میگذارد.
درباره کارولین مک دونالد
کارولین مک دونالد (Caroline MacDonald) نویسنده آمریکایی است.
آن ها به من گفتند بیرون هیچ چیز باقی نماند؛ دنیا خالی شد و همه چیز به آخر رسید. بار اول که بیرون می روم، حرفشان را باور می کنم. نمی توانم چیزی ببینم. آن ها فراموش کردند به من بگویند نور بیرون به قدری زیاد است که آدم را کور می کند…