کتاب به کشتنش می ارزد

The Kind Worth Killing
کد کتاب : 49942
مترجم :
شابک : 978-6004613989
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 344
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

«پیتر سوانسن» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب به کشتنش می ارزد اثر پیتر سوانسن

کتاب «به کشتنش می ارزد» رمانی نوشته ی «پیتر سوانسن» است که نخستین بار در سال 2015 انتشار یافت. وقتی کارآفرینی ثروتمند اهل بوستون به نام «تد سه‌ونسن»، و زنی جذاب به نام «لی لی کینتنر» به صورت اتفاقی در فرودگاه با هم ملاقات می کنند، رازهایی کاملا خصوصی میان آن ها رد و بدل می شود: «تد» می خواهد همسر بی وفایش «میراندا» را به قتل برساند—و «لی لی» که تقریبا هم سن و سال «میراندا» است، می خواهد به «تد» کمک کند. «تد» اما نمی داند که «لی لی» اصلا با قتل ناآشنا نیست و گذشته ای خونین دارد. همزمان با این که «تد» و «لی لی» در بوستون مشغول طراحی نقشه ی مرگبار خود هستند، کارآگاهی به نام «هنری کیمبال» در تلاش است تا گره از معمای زندگی پر حیله و فریب «لی لی» بگشاید.

کتاب به کشتنش می ارزد

پیتر سوانسن
«پیتر سوانسن»، زاده 26 می سال 1968، نویسنده ای آمریکایی است که به خاطر رمان های معمایی و پرتعلیق خود شناخته می شود. او در مسیر حرفه ای خود، داستان کوتاه و شعر نیز خلق کرده است.
نکوداشت های کتاب به کشتنش می ارزد
Swanson’s exceptional thriller.
تریلر استثنایی «سوانسن».
Publishers Weekly Publishers Weekly

A twisty tale of warring sociopaths.
داستانی پر پیچ و خم در مورد سوسیوپات هایی در حال نبرد.
Booklist Booklist

Very entertaining.
بسیار سرگرم کننده.
Daily Mail

قسمت هایی از کتاب به کشتنش می ارزد (لذت متن)
به دست کک مکی و رنگ پریده ی پشت صندلی خالی کنارم در کافه ی سالن بیزنس کلاس فرودگاه «هیترو» لندن نگاهی انداختم و سپس به چهره ی آن غریبه.

سوال کردم: «من شما رو می شناسم؟» خیلی آشنا به نظر نمی رسید، ولی لهجه ی آمریکایی اش، پیراهن سفید چسبان و شلوار جینی که پاچه هایش را داخل پوتین های ساق بلندش کرده بود، باعث می شد شبیه یکی از دوستان مزخرف همسرم باشد.

خودش را معرفی کرد. اسمی که بلافاصله از یادم رفت. و من هم اسمم را به او گفتم، فقط «تد»، و نه «تد سیورسان»، حداقل نه همان موقع. در سالن بیش از حد خالی و روشن فرودگاه «هیترو» نشستیم و نوشیدنی هایمان را نوشیدیم، چند جمله ای رد و بدل کردیم و معلوم شد هر دویمان منتظر پرواز مستقیم به فرودگاه «لوگان» بوستون هستیم.