کتاب وقتی نازلی آمد…

Vaghti Nazli Amad...
کد کتاب : 50188
شابک : 978-6226667210
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 416
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2021
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب وقتی نازلی آمد… اثر تکین حمزه لو

"وقتی نازلی آمد…" رمانی است ایرانی به قلم "تکین حمزه لو" که قصه‌ی مینا و پیمان را بازگو ‌می‌کند. آنها زوجی هستند که پیشینه‎ای مشابه دارند و زندگی مشترکشان بر اساس این تجربیات مشترک بنا شده است. به نظر می رسد که آنها زندگی مسالمت آمیزی دارند زیرا عیب های یکدیگر را می‎پذیرند و از نقص‌های هم عبور می‌کنند. با ورود همسایه جدید، پس از چند سال زندگی مشترک، تلاطمی بی‌سابقه در زندگی آنها پدید می‌آید و طوفان همه چیز را در هم می‌شکند. "تکین حمزه لو" که بارها در رمان‌هایش نشان داده که دغدغه‌اش زنان و مشکلات آنهاست، در "وقتی نازلی آمد…" آمد هم به سراغ زنان بدون همسر رفته است. زنانی که در جامعه‌ای قضاوتگر، با مردانی رو به رو می‌شوند که آنها را آماده‌ی تصاحب می‌بینند و همسرانی که آنان را تهدیدی برای زندگی متاهلی خود می‌دانند. بماند که هزاران دغدغه مالی و عاطفی دیگری نیز برای چنین افرادی مطرح است.
نکته دیگری که در داستان "وقتی نازلی آمد…" به تصویر کشیده شده، رفتارهای بیمارگونه‌ای است که اغلب به اشتباه به عنوان عشق تعبیر می شوند و اگر به موقع تشخیص داده و درمان نشوند، می توانند آزار‌های جبران ناپذیری داشته باشند. مردانی که به نام غیرت، زنان خانواده خود را محدود می کنند و زنانی که با وجود زنجیرهایی که جامعه و اطرافیان بر گردنشان انداختنه‌اند، برای حفظ استقلال خود تلاش می کنند. زنانی که اجازه نمی‌دهند دیگران برای آنها تصمیم بگیرند، بلکه خودشان با قضاوت معقولانه و منطقی، گلیم خود را از آب بیرون می‌کشند. این جنبه از قلم "تکین حمزه لو" است که مخاطب را به تحسین وا می‌دارد و بی ‌شک برای تمام خوانندگان، خصوصا افرادی که قصد ازدواج و آغاز یک زندگی مشترک را دارند، خوانشی روشنگر خواهد بود.

کتاب وقتی نازلی آمد…

تکین حمزه لو
تکین حمزه لو (زادهٔ ۱۳۵۶ در تهران) نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. اولین کتاب او به نام «افسون سبز» در سال ۱۳۸۰ منتشر شد و در کمتر از دو ماه به چاپ دوم رسید. پس از موفقیت کتاب «افسون سبز»، وی تصمیم به ادامهٔ رمان‌نویسی گرفت. او تاکنون یازده تألیف و یک ترجمه در کارنامهٔ خود دارد. رمان «افسون سبز» از معدود رمان‌های ایرانیست که به عنوان اولین اثر نویسنده اش در چاپ بیستم قابل دسترس است. مضمون کتاب‌های تکین حمزه لو معضلات اجتماعی و بررسی آثار و ...
دسته بندی های کتاب وقتی نازلی آمد…
قسمت هایی از کتاب وقتی نازلی آمد… (لذت متن)
فنجان را خالی روی میز گذاشت: می بینی نازلی، اون حرفای قشنگ قشنگ به درد خودت هم نمی خوره، و گرنه سفت جلو داداشت وامیستادی و می گفتی دلم خواسته برم. دلم خواسته رو پای خودم باشم… با نوک چنگال تکه ای از کیک را که به نظر مانده و سفت می رسید کندم و گفتم: معلومه که منم نمی تونم صد در صد اونجوری که دوست دارم زندگی کنم. منم مثل تو به صد نفر باید حساب پس بدم، اما پروانه این روزها خیلی فکر می کنم نازلی چی دوست داره، سعی می کنم ریزریز برم جلو، همینکه عقب نرم خودش پیشرفته حتی اگه ده سال در جا بزنم. هیچی یه شبه و فوری به دست نمیاد بخصوص ما که چنین طرز فکری نسل اندر نسل و پشت به پشت بهمون رسیده. زنهایی که به دلخواه مردانشون زندگی می کنن. آرایش می کنن، مو بلوند می کنن، رژیم می گیرن، لباس فلان و بهمان می خرن، کم کم خیال می کنن خودشون دلشون می خواد اینطوری زندگی کنن مدام تو مسابقه که مبادا شوهر و دوست پسر و نامزدشون از دستشون بره… ما هزار سال کار داریم تا بفهمیم انسانیم، با کسی در مسابقه نیستیم و چیزای خیلی مهمتری تو زندگی هست که ممکنه سرنوشت مون رو عوض کنه. پروانه تلخ خندید: تو زیادی کتاب خوندی نازلی. خیال کردی من و تو می تونیم به قول تو این سنت و رسم و رسوم هزار ساله رو عوض کنیم؟ می تونیم این طرز فکر رو که بیشتر زنها رواجش می دن رو تغییر بدیم؟ مادر مهدی اگه انصاف داشت گوش پسرش رو می پیچوند و یادش می انداخت که زن و بچه داره. خواهرش خودش رو می ذاشت جای من، اگه شوهر اعظم می خواست به بهانه یتیم موندن بچه های دختر عموش، باهاش ازدواج کنه، اعظم رضایت می داد؟ سوالش را جواب ندادم چون نمی دانستم می توانیم باعث تغییر بشویم یا نه، ولی لااقل در خلوت و تنهایی خودمان که می توانستیم فکر کنیم خود خود واقعی مان چه دوست دارد…