کتاب لباس جدید پادشاه

The Emperor's New Clothes
کلاسیک های کودکانه 4، (گلاسه)
کد کتاب : 53807
شابک : 978-6000812591
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 26
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب لباس جدید پادشاه اثر هی جیا چنگچان

این رمان در خصوص پادشاهی است که کورکورانه بخاطر احمق به نظر نرسیدن توسط اطرافیان، خود را مضحکه مردم شهر می کند.

کتاب لباس جدید پادشاه

قسمت هایی از کتاب لباس جدید پادشاه (لذت متن)
در زمان های خیلی خیلی دور، پادشاهی بود که دلش می خواست همیشه لباس های خوب بپوشد. خیاط های مخصوص شاه، هر روز یک لباس تازه برای او می دوختند. روزی رسید که خیاط های او دیگر نتوانستند لباسی با شکل تازه برایش بدوزند. پادشاه خودخواه عصبانی شد و فریاد زد: من قبلا این لباس را پوشیده ام! مگر نمی دانید که من هیچ وقت یک لباس را دوبار نمی پوشم. یک روز دو آدم حقه باز به قصر شاه آمدند و گفتند جناب شاه، ما از راه خیلی دوری به اینجا آمده ایم تا شما را راضی کنیم. ما بافنده هایی هستیم که کار خود را خیلی خوب بلد هستیم. ما می توانیم پارچه عجیبی ببافیم. این پارچه مخصوص، طوری است که آدم های احمق نمی توانند آن را ببینند. پادشاه گفت: هووووم… چه جالب! این طوری می توانم بفهمم که کدام یک از وزیرانم با هوش و کدام یک احمقند. پادشاه به اتاقی رفت که بافنده ها در آن کار می کردند. اما او در ماشین بافندگی چیزی ندید. با خودش فکر کرد: یعنی چه؟! چرا من نمی توانم پارچه را ببینم؟! یعنی من یک احمقم؟ نه، من نباید بگویم که چیزی نمی بینم! بنابراین پادشاه به بافنده ها گفت که از پارچه خیلی خوشش آمده است. هر دو وزیر توی دلشان گفتند: چقدر بد است که من نمی توانم پارچه را ببینم! و خیلی زود خبر دادند که تمام پارچه بافته شده است. آن ها این طور نشان دادند که دارند پارچه را می برند و لباس جدیدی برای شاه می دوزند. بافنده ها به پادشاه کمک کردند که لباس هایش را در بیاورد و لباس جدیدش را بپوشد. شاه خودش را گول زد و در دل گفت : وای چقدر عالی است! این لباس مثل پر سبک و مثل نسیم لطیف است. روزی رسید که نزدیکان شاه یک نمایش رژه ترتیب دادند. شاه در حالی که مثل سربازها پا می کوبید و رژه می رفت با صدای بلند گفت : اهم … فقط آدم های دانا می توانند لباس جدید مرا ببینند و...