کتاب ذهن پیشوا

Dictators
(کیش شخصیت دیکتاتورها در قرن بیستم)
کد کتاب : 54620
مترجم :
شابک : 978-6229686089
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 328
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب ذهن پیشوا اثر فرانک دیکوتر

کتاب ذهن پیشوا
مطالعه‌ای به موقع از هشت مستبد قرن بیستم که بر کیش های شخصیتی که آنها در مردم خود ایجاد کردند تمرکز دارد. دیکتاتورهای هوشیار، کاوشگر و فهیم، تکنیک های به کار گرفته شده توسط ظالمان را برای فرمان دادن به پشتیبانی از بین می برد و هشدارهایی در مورد اجازه دادن به تاریخ برای تکرار خود ارائه می دهد.

موسولینی، هیتلر، استالین، مائو تسه تونگ، کیم ایل سونگ، چائوشسکو، منگیستوی اتیوپی و دووالیه از هائیتی. هیچ دیکتاتوری نمی تواند تنها با ترس و خشونت حکومت کند. قدرت برهنه را می توان به طور موقت گرفت و نگه داشت، اما هرگز در دراز مدت کافی این عمل چاره ساز نیست. ظالمی که بتواند مردم خود را وادار کند که او را تحسین کنند، دوام بیشتری خواهد داشت. پارادوکس دیکتاتور مدرن این است که باید توهم حمایت مردمی را ایجاد کند.

در طول قرن بیستم، صدها میلیون نفر محکوم به شور و شوق بودند و مجبور بودند رهبران خود را تحسین کنند، حتی زمانی که آنها در مسیر رعیت به سر می برند. در کتاب «ذهن پیشوا» (کیش شخصیت دیکتاتورها در قرن بیستم)، فرانک دیکوتربه هشت مورد از موثرترین فرقه های شخصیتی جهان بازمی گردد.

کتاب ذهن پیشوا

فرانک دیکوتر
فرانک دیکاتر (Frank Dikötter‎؛ زادهٔ ۱۹۶۱) یک تاریخ‌نگار اهل هلند است. بیشتر فعالت‌های تاریخی او بر روی تاریخ معاصر چین و شخص مائو تسه‌تونگ است که به خاطر نگاشتن کتاب قحطی بزرگ مائو در سال ۲۰۱۱ برنده جایزه ادبیات غیر استانی ساموئل جانسون شد. اوهمچنین در گذشته یکی از استادان دانشکدهٔ مطالعات مشرق زمین و آفریقا در دانشگاه لندن بوده است. او هم‌اکنون یکی از استادان دانشگاه هنگ کنگ است.
قسمت هایی از کتاب ذهن پیشوا (لذت متن)
معمولا رهبران سیاسی ترجیح می دهند اسمشان با خشونت پیوند نخورد و میان آنان و خشونت، ارتباط مستقیمی وجود نداشته باشد، اما وقتی خشونت عریان و علنی و قتل های وحشیانه فاشیست ها به اوج خودش رسید، موسولینی در جواب انتقادات گفت «مسئولیت سیاسی، اخلاقی و تاریخی تمام این اتفاقات با من است.» فاشیسم بر پایه خشونت بنا شده و اگر یک کلمه باشد که بتواند سال های نخستین فاشیسم را توصیف کند، آن کلمه چیزی نیست جز «خشونت»

موسولینی که در کودکی چند باری اطرافیانش را با چاقو زده بود، در جوانی، با آگاهی از قدرت زبان به روزنامه نگاری رو آورد، به روزنامه موافقان جنگ پیوست و در نهایت خودش هم به جنگ رفت. بعضی می گویند همان جا بود که گفت «حالا که میهن پرستی می تواند کاری کند که آدم جلوی گلوله بماند، چرا از آن استفاده نکنیم؟» و به این ترتیب بود که فاشیسم متولد شد.

این روز ها بسیاری از نشانه های فاشیسم برگشته اند. تمایل به افراد قلدر، افزایش نژادپرستی، افزایش میل رهبران برای سرزنش دشمنان و بی اعتمادی به روش های سنتی و متعارف حکومتداری! و اتفاقا در همین زمان است که باید یادمان باشد که این افراد جز جباریت، خودکامگی و استبداد چیزی برای ملت هایشان به ارمغان نیاوردند.