کتاب خاطرات اردشیر زاهدی

Ardeshir Zahedi
(از کودکی تا استعفای پدر از نخست وزیری)
کد کتاب : 57459
شابک : 978-9642569274
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 710
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب خاطرات اردشیر زاهدی اثر اردشیر زاهدی

"خاطرات اردشیر زاهدی" اثری است به قلم "اردشیر زاهدی" و با ویراستاری "احمد احرار" که "از کودکی تا استعفای پدر از نخست وزیری" را در بردارد. شهرت زاهدی در تاریخ پهلوی با دو شخص به نام‌های فضل الله و اردشیر پیوند خورده است. پدر و پسری که هر دو از شخصیت‌های سیاسی اصلی حکومت پهلوی بودند. فضل الله زاهدی، رئیس شهربانی و ژاندارمری، نماینده مجلس سنا، نخست وزیر و نماینده دائم ایران در دفتر سازمان ملل متحد در اروپا، بیش از همه به خاطر مشارکت در کودتای بیست و هشت مرداد و بازگرداندن محمدرضا شاه به تاج و تخت، شهرت دارد. این مساله باعث شده تا نام او و دکتر محمد مصدق، در سمت مخالف در دوئل تاریخ قرار بگیرد.
پسر او، اردشیر نیز مانند پدرش در بالاترین سطوح به عرصه سیاست ورود کرد و در دوران پهلوی دوم عنوان‌هایی مانند سفیر ایران در آمریکا و انگلیس و همچنین وزیر امور خارجه را به یدک می‌کشید.
"اردشیر زاهدی" در سال 1307 در شرایطی در تهران به دنیا آمد که پدرش در گیلان به جنگ مشغول بود. فضل الله زاهدی که پیوسته در جنگ‌ها شرکت داشت، نمی خواست پسرش در کشور بماند و در عوض می‌خواست او را برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بفرستد. دقیقا همین اتفاق افتاد و "اردشیر زاهدی" پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، از مدرسه‌ای در بیروت که به دانشگاه آمریکایی بیروت وابسته بود، فارغ التحصیل شد و برای ادامه تحصیل به ایالات متحده رفت و در آنجا در رشته کشاورزی و اقتصاد تحصیل کرد. "اردشیر زاهدی" به عنوان نماینده دانشجویان ایرانی در یوتا به خدمت شاه رسید که برای اولین بار به آمریکا سفر می‌کرد و شاید این ملاقات، نخستین جرقه آشنایی و ارتباط او با محمدرضا باشد. کتاب پیش رو، بخشی از "خاطرات اردشیر زاهدی" را "از کودکی تا استعفای پدر از نخست وزیری" را شامل می‌شود.

کتاب خاطرات اردشیر زاهدی

اردشیر زاهدی
اردشیر زاهدی (زادهٔ ۲۴ مهر ۱۳۰۷ در تهران) یک سیاست‌مدار ایرانی است. وی وزیر خارجه ایران و آخرین سفیر ایران در ایالات متحده آمریکا در دورهٔ محمدرضا شاه پهلوی بود. وی فرزند فضل‌الله زاهدی و همچنین همسر سابق شهناز پهلوی می‌باشد. اردشیر زاهدی هم‌اکنون در سوئیس زندگی می‌کند.
قسمت هایی از کتاب خاطرات اردشیر زاهدی (لذت متن)
وقتی به کاخ رسیدم،هویدا را دیدم که پشت ستون نشسته بود. حرف هائی زد که بوی نا امیدی می داد. به سراغ اعلیحضرت که رفتم جریان را به عرض رساندم. گفتند ترسیده که از نخست وزیری برکنارش کنم... شما هم بروید خودتان را (برای نخست وزیری) آماده کنید... عرض کردم گروهی را جمع کردن و ازدولت بد و خوب گفتن شرط مردانگی نیست. نظر مبارکتان هست که یک روز استدعا کردم علیه پدرم چیزی نگوئید؟ دراین صورت،اگرخود من یک روز آمدم و علیه پدرم چیزی به شما گفتم معلوم است که دارم توطئه علیه شما می کنم. (شاه، بعد از کودتای 28 مرداد و محکم شدن زیر پایش، ترس از کودتای زاهدی علیه خودش به سراغش آمد. حوادث کودتائی در عراق و مصر این ترس را بیشتر کرد، بویژه که ژنرال های ارتش هنوز سر سپرده شاه نبودند و سپهبد زاهدی اعتبار بیشتری در میان آنها داشت. به همین دلیل، شاه پس از آن که نمک را خورد و زیرپایش محکم شد، نمکدان را شکست. یعنی سپهبد کودتاچی را برکنار کرد و فرستاد سوئیس که آب خنک بخورد. صحنه ابلاغ برکناری او سر میز شام در کتاب خاطرات ثریا خواندنی است.

هر روز یکساعت تا یکساعت و نیم وقت شرفیابی داشتم. گزارشها را یک به یک مطالعه می کردند. دفتر ویژه گزارش سازمانها را خلاصه کرده و می فرستاد. ساواک هم جداگانه گزارش هائی می فرستاد. همینطور رئیس ستاد ارتش و یا روسای رکن دو. پنجشنبه و یکشنبه ها روز نظامی ها بود و این آقایان، از رئیس شهربانی گرفته تا مقامات نظامی بلندپایه دیگر شرفیاب می شدند و گزارش تقدیم می کردند. گارد شاهنشاهی دستگاهی داشت و جریان کارها را به عرض می رساند. می توانم بگویم اعلیحضرت تقریبا در جریان همه امور قرار داشتند و نمی شود گفت که دولت ایشان را از جریان دور نگاه می داشت.