کتاب طرح

Tarh
کد کتاب : 60747
شابک : 978-6007042472
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 60
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2019
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب طرح اثر احمدرضا احمدی

در ایران با شروع جریان شعری «موج نو» که یکی از مهم‌ترین جریانات ادبی ایران در سال ۱۳۴۰ به بعد به شمار می‌آمد، احمدرضا احمدی اقدام به انتشار کتاب «طرح» در سال ۱۳۴۱ کرد. «مهم‌ترین کوشش شاعران موج نو، علاوه بر جداکردن کلمه از شی‌ء و دست‌یابی به معنی دور از ذهن، تصویری [دیداری] کردن شعر و ایجاد مناسبات جدید بین شکل‌ها و اشیای واقعی بود، مهرداد صمدی هنگام طرح اصول نظری این جنبش، شعر موج نو را بیانی تصویری معرفی می‌کند که به‌جای آنکه در کلمه فکر کند، در تصویر می‌اندیشد».
احمدی درباره کتاب «طرح» می‌گوید: «کتاب «طرح» را با کمک دوستانم، مسعود کیمیایی و فرامرز قریبیان چاپ کردم. شمارگان کتاب ۵۰۰ جلد بود. این کتاب هیاهو آفرید. علی‌اصغر حاج‌ سیدجوادی که سردبیر کتاب ‌هفته بود از این کتاب استقبال کرد. کیمیایی و قریبیان، [قبلش] نصف آن را در ادارات به‌عنوان آب معدنی فروخته بودند. [در‌واقع پیش‌فروش کردند!] مرتضی ممیز یک شعر از این کتاب را در کتاب ‌هفته چاپ کرد، مرتضی ممیز پدر تعمیدی این شعر بود. مهرداد صمدی کتاب را برای فروغ فرخ‌زاد برد».
آنچه کتاب طرح را که در‌واقع نخستین خام‌کاری‌های احمدی بوده، در عرصه ادبیات مطرح کرده نه‌تنها استعداد بی‌نظیر، پشتکار و ارتباطات گسترده‌، بلکه فرم، نوجویی، فهم مدرنیته و از همه مهم‌تر جسارتش بوده است. جنس جسارت او با جنس جسارت فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی متفاوت است، جسارت او جایی اهمیت می‌گیرد که می‌خواهد متفاوت از جریان شعری شاملو و نیما شعر بسراید.
شعرهای دیداری این کتاب متأثر از جریانات شعری اروپاست. شعرهای دیداری در ایران سابقه‌اش به قرن چهارم هجری برمی‌گردد اما بعد از نیما رجوع به تجربیاتی از این دست متأثر از آثار خارجی بوده است. مخاطبان باید این نکته مهم را در نظر بگیرند که احمدرضا احمدی و برخی دیگر از شاعران که اقدام به تجربه سرایش شعرهای دیداری کرده‌اند، هنگامی دست به این جسارت زده‌اند که ادبیات معاصر هنوزاهنوز درگیر دعوای شعر سنتی و نیمایی بوده است. عملا شاعران پیشرویی چون هوشنگ ایرانی و‌… در چنین فضایی به‌واسطه فراهم‌نبودن بسترها -‌زیبایی‌شناسی مخاطبان آمادگی پذیرش تجربیات آوانگارد را نداشت- چندان جدی گرفته نمی‌شدند و به‌گونه‌ای پس از مدتی توسط حتی خود جامعه ادبی بایکوت می‌شدند.
البته احمدرضا احمدی نیز علاوه‌بر اینکه حمایت چند هنرمند مطرح مانند مسعود کیمیایی و‌… را داشت، اما چون در عرصه ادبیات شاخص نبودند نیازمند تأیید چهره‌های مطرح‌تری در حوزه ادبیات بود؛ چهره‌ای که ذهنیت و زیبایی‌شناسی مدرن داشته باشد و در زمانه خود پیشرو و صف‌شکن قلمداد شود. در این میان نقش فروغ و حمایت او از نخستین کتاب احمدی جوان در استمرار حرکت‌های بعدی‌اش مثمر ثمر واقع شد. احمدی در‌این‌باره می‌گوید: «کتاب طرح را برای فروغ بردیم و فروغ هم خیلی خوشش آمد. بعد جسارت کرد و وقتی که کتاب از نیما به بعد را درآورد، من را به‌عنوان جوان‌ترین شاعر در این کتاب قرار داد. در‌واقع پاسپورت ادبی من را فروغ صادر کرد». پس از فروغ، چهره‌های دیگری چون ابراهیم گلستان، سهراب سپهری و نادر نادرپور نیز احمدی جوان و کتاب طرح را باور کردند.
کتاب طرح، روی جلد منحصری داشت. در بخش بالایی روی جلد، فهرستی از عناوین شعرهای احمدی قرار داشت که به شکل افقی نوشته شده بودند. سپس نام کتاب و خود شاعر به‌صورت ریز در میانه صفحه قرار گرفته و متعاقبا در پایین صفحه شاهد درج همان عناوین شعرها به‌صورت واژه‌های جداشده از هم با نقطه بودیم. در این مجموعه فارغ از فضای مخیل و تصویری شعرهای احمدی، برخی از شعرهای او که اجرایی دیداری دارند و به آنها «کانکریت» گفته می‌شود، قابل‌توجه هستند. هر‌چند امروز کانکریت بسیار نسبت به گذشته، چه در ایران و چه در جهان، پیشرفت قابل‌توجهی کرده است....

کتاب طرح

احمدرضا احمدی
احمدرضا احمدی (زاده ۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ در کرمان) شاعر و نمایشنامه‌نویس و نقّاش ایرانی است.آشنایی عمیق او با شعر و ادبیات کهن ایران و شعر نیما دستمایه‌ای شد تا حرکتی کاملاً متفاوت را در شعر معاصر آغاز و پی‌ریزی کند. از بیست سالگی به‌طور جدی به سرودن شعر پرداخت. وی نخستین مجموعه شعرش را با عنوان طرح در سال ۱۳۴۰ منتشر کرد که توجه بسیاری از شاعران و منتقدان دهه ۴۰ را جلب کرد. وی همچنین آثاری در ادبیات کودک و نوجوان دارد.احمدرضا احمدی بنیان‌گدار سبک موج نو در دهه ۱۳۴۰، در شع...
قسمت هایی از کتاب طرح (لذت متن)
«از سفر گران بار رزم بازگشته ایم/ کوله بارهامان انباشته از داغ های غم است/ خورشید، پیکار ما را به ابرها پیغام می دهد/ بلورهای باران بر ابرها کمین کرده اند/ دانه های برف از شرم بر ما آب می شوند/ نفس های آب از غرور ما یخ می بندند/ سنگ ها بر سماجت ما رشک می برند/ باد در دژ ما شکوفه های جوان را قربانی کرده است/ دریا در بدرقه ما دهان کف آلود کرده است/ ماه بر فردای ما بسیج ستارگان را نوید داده است./ اما …/ خوشه های گندم- در شک- نجوا می کنند./ ما کوله بار بر زمین نمی گذاریم تا بر خورشید پنجه بساییم./ و باد زمزمه می کند: خورشید گروگان ابرهای فرداست».