1. خانه
  2. /
  3. کتاب گداها همیشه با ما هستند

کتاب گداها همیشه با ما هستند

نویسنده: توبیاس وولف
2 از 1 رأی

کتاب گداها همیشه با ما هستند

Beggars are always with us
انتشارات: نشر چشمه
٪15
12000
10200
معرفی کتاب گداها همیشه با ما هستند
داستان کوتاه «گداها همیشه با ما هستند» اثر توبیاس وولف، نویسنده‌ی آمریکایی که به خاطر سبک ایجاز و روایت‌های اخلاقی ظریف شهرت دارد، در مجموعه‌ی داستانی «بازگشت به دنیا» (Back in the World) منتشرشده در سال ۱۹۸۵ آمده است. این اثر نمونه‌ای روشن از توانایی وولف در پرداختن به لحظات کوچک اما پرمعنا در زندگی روزمره است. او از یک موقعیت ساده و ظاهرا پیش‌پاافتاده برخورد کوتاه میان دو مرد از طبقات اجتماعی متفاوت برای کاویدن مسائل عمیق اخلاقی و اجتماعی بهره می‌گیرد. داستان از دیدار کوتاه دو مرد شکل می‌گیرد: یکی ثروتمند، آگاه از امتیاز طبقاتی‌اش و درگیر با احساس گناه و تردید؛ دیگری فقیرتر، آرام و پذیرنده‌ی وضعیت خود. در این مواجهه هیچ حادثه‌ی بزرگ یا کنش بیرونی برجسته‌ای رخ نمی‌دهد، بلکه قدرت روایت در همان چیزهایی است که ناگفته می‌ماند. مرد مرفه حس می‌کند باید واکنشی نشان دهد، اما هر حرکتی را بالقوه تحقیرآمیز یا خیریه‌ای از بالا به پایین می‌بیند و در نتیجه در تردید و انفعال باقی می‌ماند. در مقابل، مرد فقیر کوچک‌ترین خواهشی یا شکایتی مطرح نمی‌کند و کرامت سکوت‌آمیز او در تضاد با کشمکش درونی دیگری قرار می‌گیرد. در سطح موضوعی، وولف با مهارت به چند مضمون محوری می‌پردازد. نخست، طبقه و نابرابری که نه تنها تفاوت‌های مادی، بلکه شکاف‌های اخلاقی و روانی میان انسان‌ها را ایجاد می‌کند. سپس، ابهام اخلاقی و انفعال که نشان می‌دهد انتخاب‌های اخلاقی در زندگی واقعی به ندرت روشن و ساده‌اند. وولف به جای آنکه به مخاطب یک درس اخلاقی مستقیم ارائه کند، او را با احساس ناتمام و ناآرامی مواجه می‌سازد. همچنین، داستان به قدرت لحظات عادی اشاره دارد: جایی که در غیاب بحران‌های بزرگ، بار معنایی و اخلاقی روی جزئیات کوچک و حالات ذهنی متمرکز می‌شود. سبک روایت، سرشار از کم‌گویی و ظرافت است. وولف با جملات کوتاه و گفت‌وگوهای پراکنده، فضایی می‌آفریند که بیش از آنکه بر کنش بیرونی متکی باشد، بر واکنش درونی و بازتاب ذهنی تمرکز دارد. این سبک، بار عاطفی اثر را عمیق‌تر می‌کند و موجب می‌شود داستان پس از پایان همچنان در ذهن خواننده باقی بماند. بااین‌حال، همین ظرافت می‌تواند برای برخی خوانندگان محدودیت ایجاد کند؛ کسانی که انتظار اوج‌گیری دراماتیک یا تحول آشکار شخصیت‌ها دارند، ممکن است پایان باز و ساکن اثر را ناکافی یا ناامیدکننده بیابند.
در مجموع، «گداها همیشه با ما هستند» یک روایت کوتاه اما پرطنین از موقعیت‌های انسانی است که در آن پرسش‌های اخلاقی بی‌پاسخ باقی می‌مانند. وولف نشان می‌دهد که زندگی اخلاقی الزاما در ژست‌های قهرمانانه یا تصمیم‌های بزرگ خلاصه نمی‌شود، بلکه در توجه به لحظات کوچک، در تعلیق بین عمل و سکوت، و در پذیرش واقعیت‌های دشوار طبقاتی شکل می‌گیرد. این اثر برای خوانندگانی که به پیچیدگی‌های اخلاق فردی، درک تفاوت‌های اجتماعی و بازتاب نابرابری در زندگی روزمره علاقه‌مندند، تجربه‌ای اندیشمندانه و به‌یادماندنی فراهم می‌آورد.
درباره توبیاس وولف
درباره توبیاس وولف
توبیاس وولف سال ۱۹۴۵ در آلاباما به دنیا آمد. اما در واشینگتن بزرگ شد. او مدتی در پالو آلتو، کالیفرنیا در کالیفرنیا به تدریس برنامه‌های داستان‌نویسی و ادبیات پرداخت.
وولف به خاطر مجموعه‌های داستان کوتاه شهرت زیادی دارد. او در کنار ریموند کارور، ریچارد فورد، آن بیتی و دیگر نویسندگان مینی‌مالیست از پیشتازان داستان کوتاه امروز آمریکاست.
او سه بار برنده جایزه اُ- هنری شده و به خاطر مجموعه داستان‌های کوتاه، رمان‌ها و خاطراتش مورد تقدیر قرار گرفته‌است.
وولف در مجامع ادبی، همان‌قدر که به عنوان یک نویسنده مورد احترام است، به عنوان یک استاد ادبیات هم مورد تقدیر و تکریم است. او پس از بنا نهادن انجمن ادبی در دانشگاه استانفورد در خلق آثار ادبی در آن انجمن همت گمارد.
او به مدت هفده سال سرپرستی خلق آثار ادبی در دانشگاه سیراکوز را به عهده گرفت. سال ۱۹۹۷ وولف باز به استانفورد بازگشت.
دسته بندی های کتاب گداها همیشه با ما هستند
قسمت هایی از کتاب گداها همیشه با ما هستند

در راه بازگشت به هتل پدرلئو از پشت شیشه تاکسی جمعیت را تماشا می کرد. گروهی ملوان رد می شدند، آن که جلوی بقیه راه می رفت سکه هایی را از روی شانه اش پرت می کرد و بقیه می پریدند تا برشان دارند. تابلوها برق می زدند. صورت آدم ها در انعکاس نور چراغ ها ضربان پیدا کرده بود. پدرلئو خم شد جلو و پرسید: شنیدم که سالی صد تا قتل تو این شهر اتفاق می افته، حقیقت داره؟ راننده تاکسی گفت: فکر کنم همین طور باشه، این شهر دردسرهای خودش رو داره، درسته. ولی بوتیکا خیلی بدتره، الان اون جا یه برف اومده تازه باز هم قراره بیاد.

کاشکی اشتباه های بیشتری کرده بودم٬ اشتباه های درست و حسابی٬ یعنی واقعن کارهایی که راست راستکی غلط باشه٬ ولی عوضش اجازه نمی دادم حوادث من رو جایی ببرن که دوست ندارم.

مقالات مرتبط با کتاب گداها همیشه با ما هستند
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب گداها همیشه با ما هستند" ثبت می‌کند