کتاب من نمی خواهم بازی کنم

I Don't Want to Be a Pea!
قصه های گامبالی و بال بالی
کد کتاب : 68482
شابک : 978-6007620052
قطع : خشتی
تعداد صفحه : 24
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت
افسانه شعبان نژاد
مي‌گويند اول ارديبهشت ماهِ سال چهل و دو در شهداد وقتي كه بلبل‌هاي خرمايي شاد از هواي بهاري، ‌لابه‌لاي شاخه‌هاي نخل اين سو و آن‌سو مي‌پريدند و آواز مي‌خواندند، صداي گريه‌هاي نازك و كشدار نوزادي كه هشتمين عضو از خانواده‌ي شعبان‌نژاد بود، به نرمي با صداي بلبل‌ها در هم آميخت. صدايش با نسيم ملايمي كه از كوير مي‌آمد و برگ‌هاي نارنج و پرتقال باغ را نوازش مي‌كرد، همراه شد.آن نوزاد من بودم. نامم را افسانه گذاشتند و ناخودآگاه رو...
قسمت هایی از کتاب من نمی خواهم بازی کنم (لذت متن)
یکی بود، یکی نبود، زیر گنبد کبود، خونه ی اسب آبی بود. اسمش چی بود؟ گامبالی خان گامبالی خان یه دوست داشت دوستی که مهربون بود، بال بالی اسم اون بود...