گاهی از خود می پرسیم چرا زمانی که باید بگوئیم و گره دل بگشائیم، سکوت می کنیم و با این سکوت در مسیری قرار می گیریم که راه بازگشتی ندارد. یک لحظه غرور و تعصب بی دلیل، منجر به سکوتی سنگین برای مدتها میشود که راه هر ترمیم و بازگشتی را مسدود می کند. کتاب «نیمه گمشده» نیز ضمن بیان قصه ای گیرا، از همین سکوت ها و نگفتن ها را با خود دارد. آن که درست یا نادرست و برمبنای عشق بی حد خود به دیگری، آنچه را باید، نمی گوید و با این سکوت، رابطه را از عشق به آنجا که نباید سوق می دهد.
کتاب نیمه گمشده