کتاب شعری ناتمام بر زندگی

Percy Bysshe Shelley
گزیده اشعار پرسی بیش شلی
کد کتاب : 71232
مترجم :
شابک : 978-6220100607
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 106
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

معرفی کتاب شعری ناتمام بر زندگی اثر پرسی بیش شلی

پرسی بیش شلی نویسنده بریتانیایی بود که یکی از شاعران اصلی رمانتیک انگلیسی به حساب می‌آید. شلی که در شعر خود و همچنین در دیدگاه های سیاسی و اجتماعی خود رادیکال بود، در طول زندگی خود به شهرت دست نیافت، اما شناخت دستاوردهای او در شعر به طور پیوسته پس از مرگ او افزایش یافت و او تأثیر مهمی بر نسل های بعدی شاعران، از جمله رابرت براونینگ، الجرنون چارلز سوینبرن و توماس هاردی داشت. هارولد بلوم، منتقد ادبی آمریکایی، او را به‌عنوان یک صنعتگر عالی، شاعری غزل‌سرای بدون رقیب، و مطمئنا یکی از پیشرفته‌ترین خردمندان شکاک که تا به حال شعر سروده است، توصیف می‌کند.

شهرت شلی در طول قرن بیستم در نوسان بود، اما در دهه‌های اخیر او به دلیل شتاب گسترده تصاویر شاعرانه‌اش، تسلطش بر ژانرها و قالب‌های شعر، و تأثیر متقابل پیچیده ایده‌های شک‌گرایانه، ایده‌آلیستی و ماتریالیستی در آثارش، تحسین فزاینده‌ای را به دست آورده است.
شلی همچنین داستان های منثور و تعدادی مقاله در مورد مسائل سیاسی، اجتماعی و فلسفی نوشت. بسیاری از این شعر و نثر در زمان حیات او به چاپ نرسید. از دهه 1820، اشعار و نوشته های سیاسی و اخلاقی او در محافل سیاسی اوونیست، چارتیست و رادیکال رایج شد و بعدها تحسین کنندگان مختلفی مانند کارل مارکس، مهاتما گاندی و جورج برنارد شاو را به خود جلب کرد.

کتاب شعری ناتمام بر زندگی

پرسی بیش شلی
پرسی بیش شلی(Percy Bysshe Shelley) (زادهٔ ۱۷۹۲ مرگ ۱۸۲۲) شاعر غزلسرای انگلیسی بود.او در خانواده‌ای نجیب‌زاده و نامدار زاده شد. آموزشش را پدرش و سپس کشیشی به نام ادواردز به عهده گرفتند. همچنین از سوی مادر با شعر انگلیسی آشنا شد. جو سیاسی خانواده‌اش در آینده و بر چامه‌هایش اثر نهاد. در ده سالگی او را به دبستان فرستادند. در ۱۸۰۴ روانهٔ مدرسهٔ ایتون که چند عمویش در آنجا آموزگار بودند شد. در طول شش سال آموزش در این مدرسه دانش آموزی کامیاب بود ولی با همکلاسیهایش مشکل داشت و آنها...
دسته بندی های کتاب شعری ناتمام بر زندگی
قسمت هایی از کتاب شعری ناتمام بر زندگی (لذت متن)
اندیشه های مرده ام را چونان برگ های خشکیده بر فراز گیتی با نوید زایشی نو بگستران، واژه هایم را با افسون این شعر چونان خاکسترها و جرقه های آتشدانی نیمه خاموش میان آدمیان سرتاسر برافشان و بر لب های من برای این زمین خفته تو شیپور پیش گویی را به خروش وادار!