کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی

Ebrahim Zanjani
کد کتاب : 79240
شابک : 978-9646144545
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 270
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

معرفی کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی اثر ابراهیم زنجانی

کتاب «خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی» به نوعی می توان گفت زندگینامه خود نویسنده است که توسط نشر "کویر" منتشر شده است. شیخ ابراهیم زنجانی از روحانیون نوگرای دوره قاجار، رهبر مشروطه‌خواهان زنجان و نخستین نماینده این شهر در مجلس شورای ملی و از پایه‌گذاران آموزش و پرورش نوین در زنجان بود. شیخ ابراهیم زنجانی قاضی دادگاهی بود که حکم به اعدام شیخ فضل‌الله نوری داد. او عضو علنی لژ بیداری در دوران انقلاب مشروطه ایران بود. دزنجان به تدریس قوانین و رسائل و مکاسب آغاز کرد. از ماه رمضان ۱۲۶۷ به امامت جماعت و وعظ در مسجد مدرسه نصرالله خان پرداخت و سخنوری‌اش او را طرف توجه مردم زنجان کرد. سپس حاج میر بهاءالدین از مالکان زنجان مسجدی برای او ساخت. شیخ ابراهیم بتدریج از علمای مهم زنجان شد. در زنجان به مطالعه نشریات و کتاب‌هایی پرداخت که مخفیانه از خارج به ایران فرستاده می‌شد و به دست او می‌رسید. با علوم جدید آشنایی پیدا کرد، رساله‌ای دربارهٔ حرارت و نور نوشت، رساله النقش فی الحجر در علم شیمی را از عربی به فارسی برگرداند و کتاب فیزیک علی خان را تعلیم می‌داد. افکار اصلاح‌طلبانه خود دربارهٔ وضعیت سیاسی ایران را نیز در کتاب تریاق السموم گردآورد. به نوشته خودش، بارها شغل قضاوت به او پیشنهاد شد اما نپذیرفت.

کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی

ابراهیم زنجانی
شیخ ابراهیم زنجانی ایلخانی (مرداد ۱۲۳۵ سرخه دیزج سلطانیه زنجان - آذر ۱۳۱۳) از روحانیون نوگرای دوره قاجار، رهبر مشروطه‌خواهان زنجان و نخستین نماینده این شهر در مجلس شورای ملی و از پایه‌گذاران آموزش و پرورش نوین در زنجان بود. شیخ ابراهیم زنجانی قاضی دادگاهی بود که حکم به اعدام شیخ فضل‌الله نوری داد. او عضو علنی لژ بیداری در دوران انقلاب مشروطه ایران بود.
قسمت هایی از کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی (لذت متن)
اما اوضاع زنجان روزبه روز سخت تر می شود. به زودی ماجراهای مشروطه پیش می آید و تهدید ها شروع می شود: «بالاخره سفارش کردند که فلانی اگر به این مسجد بیاید آزارش می کنیم و کتک می زنیم. من ترک مسجد کردم.» همه این ها سبب می شود او به زودی بر حقانیت ایده هایش اطمینان حاصل کند و به قول خودش رغبتش به علوم غریبه بیشتر شود. به زودی رمان خوانی قهار می شود: «...بعد میرزا هاشم خان یک روز مرا ملاقات کرد و گفت: آخر شما ها چرا باید تنها آخوند باشید، مگر دیانت از آگاهی و بصیرت مانع است؟ خوب است لامحاله رمان بخوانید. پرسیدم رمان چیست؟ گفت کتاب حکایت را می گویند که در فرنگستان رسم است، خیلی می نویسند و می خوانند. مانند حکایات قدیم ما از نوش آفرین و شیرویه و الف لیله و لیله. گفتم من که زبان فرنگی نمی دانم. گفت: چند کتاب ترجمه شده، آشکار هم هست من می دهم بخوانید. پس کتاب سه تفنگدار را جلد اول و دویم و سوم را محرمانه خواندم و وضع غریبی در ادای مطلب و طرز نوشتن دیدم. بعد کتاب کنت منت کریستو را دادند خواندم و رمان های کوچک دیگر.» این رمان ها تاثیر خود را بر زنجانی می نهند و او را به قول خودش بیدار می کنند: «بعضی رمان ها بسیار به بیداری من و جلب به علوم و ترقی تاثیر کرد.»