لیلی مدام می خواند. درس و مشقش را گاه رها می کند و رمان و شعر می خواند. هیچ محدودیتی برایش قایل نمی شوم. می دانم که پدر خوبی نیستم. نمی توانم او را از چیزی منع کنم که خودم نیز بیمارش بوده ام...
رمان«عشق علیه عشق» با روایت سه نسل از یک خانواده دربارهی همین موضوع است. آدمهای این رمان عشق را بدون تحمّل کردن دیگری میخواهند… 🔹 خط سیرِ این رمانِ جنایی- فلسفی در پنجاه فصل (به علاوۀ بخش یادداشتهای تکاندهنده) روایت میشود. 🔸اسم کتاب کاملاً متناسب بود، عشقی که تبدیل به جنون میشه و تبدیل به«عشق علیه عشق» میشود. 🔹راوی کتاب حمید است مردی عاشق و پدری عاشق تر! امان از این عاشقی حمید که زندگی اطرافیانش رو هم تحت تاثیر قرار داده. 🔸کتاب مباحثی مثل جنون، روشنفکری و شبه روشنفکری، استیصال و… مورد بحث قرار میدهد. 🔹کتاب تو ژانر عاشقانه،فلسفی و جنایی هست با پایانی شوکه کننده نوشته شده. شروع کتاب برای رمان جنایی معمولی بود و میتونست با طرح معمایی که کشش بهتری به رمان بده شروع شود، اگر با فلسفه آشنایی کمی نداشته باشید شاید ممکن است خواندنش برای شما سخت باشد. 🔸 عشق علیه عشق نه تنها رمانی عاشقانه نیست که «علیه عشق» سخن میگوید و از «جنون». اگر آمادهگیاش را ندارید، هرگز سراغش نروید...