کتاب «حقیقت به نخی بند بود» نوشتهی رنه فلوریو، وکیل سرشناس دادگستری فرانسه، یک رمان جنایی-حقوقی است که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد. فلریو در این اثر از تجربههای چند دهه فعالیتش در دادگاههای کیفری استفاده کرده تا روایتی دربارهی شکنندگی حقیقت و امکان خطا در نظام قضایی ارائه کند. داستان از یک قتل آغاز میشود و سپس به بررسی روند تحقیقات و دادرسی میپردازد، جایی که اختلاف میان آنچه واقعا رخ داده و آنچه دستگاه قضایی تصور میکند، آشکار میشود. محور اصلی داستان قتل مردی به نام مکس دارتو، کارآفرین حوزهی ساختمان است. او در خانهاش کشته میشود و خواننده از همان ابتدا میداند چه کسی و چرا این کار را کرده است. اما جریان پرونده در مسیر دیگری پیش میرود: دستگاه قضایی بر اساس شواهد ظاهری و برداشتهای ناقص، فرد دیگری را بهعنوان مظنون معرفی میکند. این زاویهی روایت باعث میشود تمرکز کتاب نه بر کشف قاتل، بلکه بر نحوهی شکلگیری خطای قضایی باشد. یکی از شخصیتهای کلیدی رمان لیلیان است؛ زنی که بهسرعت در مظان اتهام قرار میگیرد. اتهام او بیشتر ناشی از پیشداوریها و برداشتهای اجتماعی است تا مدارک محکم. همسایگان، شاهدان و حتی مقامات قضایی، هرکدام بخشی از حقیقت را میدانند اما به دلایل مختلف از بیان کامل آن خودداری میکنند. همین سکوتها و اطلاعات نادرست زمینهی انحراف تحقیقات را فراهم میکند. کتاب علاوه بر روایت داستان به پرسشهای حقوقی و اجتماعی میپردازد: اینکه حقیقت چگونه ساخته یا پنهان میشود، چه نقشی پیشداوریها در تصمیمگیریهای قضایی دارند، و چگونه جامعه، رسانه و حتی سکوت افراد عادی میتواند مسیر عدالت را تغییر دهد. رنه فلوریو نشان میدهد حقیقت میتواند به باریکی یک نخ باشد و کوچکترین لغزش کافی است تا سرنوشت یک انسان دگرگون شود.