1. خانه
  2. /
  3. معرفی «صمد طاهری»

صمد طاهری

صمد طاهری متولد ۱۳۳۶در آبادان، نویسندهٔ معاصر ایرانی در سبک رئالیسم است؛ وی در اوایل انقلاب اسلامی ایران تحصیل در رشتهٔ هنرهای نمایشی در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران را نیمه‌کاره رها کرد. او که جزو نسل سوم داستان‌نویسان ایران است نوشتن را از سال ۱۳۵۳ آغاز نمود اما از سال ۱۳۵۸ و به‌سبب آشنایی با ناصر زراعتی وبا انتشار اولین داستان خود به‌نام گلبونا در جُنگ فرهنگ نوین به‌طور جدی وارد عرصهٔ داستان‌نویسی شد. در سال ۱۳۶۲ به‌مدت چند ماه در جلسات پنج‌شنبه‌های هوشنگ گلشیری شرکت کرد.
نظر کاربران در مورد "صمد طاهری"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

صمد طاهری را حدودا بیست سال است می‌شناسم او با تجربه ، طناز و دارای خزانه ای از تجربه زیسته‌ی پر و پیمان است/ در مشاغل متعددی و میان آدم‌ها و جماعات فراوانی عمر گذرانده و ترکیبی ست متعادل از واقع گرایی و خیال پردازی / جنگ و صلح دیده ، زجر و درد کشیده و البته گل‌های شادی و مهر از گلستان زندگی چیده/ صمد عصاره‌ی جنوب ایران است و اگر فیلم #یدو را که بر اساس داستان #زخم_شیر او نوشته اند دیده باشید در می‌یابید که او همان کسی است که فارس از جو سودا زده‌ی ادبیات معاصر ایران به واقعی‌ترین شکل ممکن واقعی ست. اگر او نویسنده ای بود که به زبان اسپانیایی و در آمریکای جنوبی می‌نوشت و بعد به فارسی ترجمه می‌شد ویراستاران ایرانی به به و چه چه کنان ستایش ش می‌کردند!

1404/08/21 | توسطمسیحا صالحی نیا
1
| |
پاسخ ها

اینکه یک نویسنده تجربیات زیسته‌ی فراوان دارد یا نه، فضیلت به‌حساب نمی‌آید. مهم بازنمود آن تجربه در اثرش است. امری که موجب تمایز بین همینگ‌وی و سایر نویسندگان است. ادبیات جای طنازی نیست. چون نویسنده قرار نیست طناز باشد. حداقل در این آب و خاک. در این جغرافیا نویسنده تعریف خاص خودش را دارد که طنازی در آن جایی ندارد. اگر منظورتان بازی‌های زبانی باشد، آن هم چندان فضیلت به‌حساب نمی‌آید. مثالش ابراهیم‌گلستان. البته اگر بشناسید و خوانده باشید که بعید می‌دانم. او هم تکراری شده است. حوصله‌سربر شده است. متوجه‌ی منظور شما نمی‌شوم: اینکه او را رئالیست می‌دانند به همین جهت است؟ یعنی چه؟ به کدام جهت به کدام دلیل؟ مهم‌ترین ویژگی نویسنده‌ی رئالیست، شناخت دقیق‌اش از شرایط پیرامونش است. از سیاست و فلسفه و تاریخ و فرهنگ و اقتصاد معاصرش. نویسنده‌ای که این شناخت را نداشته باشد رئالیست نیست. معاصر نیست و تاخر زمانی دارد. گمانم کفایت کند. بیش‌تر از این حوصله‌ی آموزش به شما را ندارم. در ضمن اگر حاصل بافرهنگ شدن و نظر دادن و کتاب‌خواندن و فیلم دیدن یکی مثل صمد طاهری و امثال شما باشد، به‌قول هربرت رید: گور پدر فرهنگ.

1404/08/24|توسطمیلاد واصلی
0
|

متوجه منظور شما نمی‌شوم؟ طناز؟ بی‌ادا و اطوار؟ از کی تا حالا طنازی و بی‌ادا و اطواری در تعریف ویژگی‌های یک نویسنده وارد شده است؟ مطمئن هستید درباره‌ی نویسندگی صحبت می‌کنید؟ بهتر است قبل از اینکه وارد یک گفت‌وگو شوید ادبیات خاص آن گفت‌وگو را یاد بگیرید. طنازی در میان داستان‌نویسان این جغرافیا جایی ندارد. اگر منظورتان بازی‌های زبانی باشد، خب آن هم چیز عجیبی نیست. مثالش ابراهیم گلستان. می‌شناسید؟ خوانده‌اید؟ بازی‌های زبانی او هم امروز حوصله‌سربر شده است. کلن نویسنده‌ای که تاخر زمانی دارد حوصله‌‌سربر می‌شود. اینکه طاهری اگر به زبان دیگر می‌نوشت همه به‌به و چه‌چه! می‌کردند بحثی است مربوط به کسی که ادبیات آمریکای‌جنوبی را خوانده باشد. که از شما بعید می‌دانم خوانده باشید. چون حتی اگر از کنار ادبیات آمریکای‌جنوبی هم گذر کرده بودید چنین مقایسه‌ی خنده‌داری نمی‌کردید. حتی بعید می‌دانم سایر نویسندگان مکتب جنوب را خوانده باشید. ببینید رئالیسم امروز تعریف متفاوتی دارد. کلن داستان امروز تعریف و رویکرد متفاوتی دارد. اینکه امروز یک داستان بنویسیم درباره‌ی خانوداه‌ای که هنوز تلویزیون ندارد، و قصد خرید دارد. رئالیسم نیست. عدم شناخت از جهان پیرامون است. این داستان را اگر علی‌اشرف درویشیان در دهه پنجاه می‌نوشت تاثیر داشت. امروز نویسنده از رمان تاریخی می‌نویسند. آن هم با تعریف لوکاچ. که قطعن نامش را نه تو شنیده‌ای نه طاهری. امروز نویسنده از رمان شهری می‌نویسند. مثالش را می‌خواهی به کتاب تجربه‌ی مدرنیته مارشال برمن مراجعه کن. به‌هرحال بحث با شما برای من تمام شده است. چون نه دانشش را داری نه من حوصله‌ی آموزش به امثال شما را دارم. بااین‌حال همین چیزی را هم که نوشته‌ام چندبار بخوانی برایت خوب است. یاد می‌گیری. حداقل کمی سیلقه‌ات از طاهری بالاتر می‌رود.

1404/08/26|توسطمیلاد واصلی
0
|

نویسنده‌ای جا مانده از زمانه‌ی خود شاید بهترین تعریف از طاهری است. با نثری انشاگونه و حوصله سربر. با موضوعاتی که هیچ تناسب با امروز ندارد. اگر آثار طاهری در دهه‌ی چهل یا پنجاه منتشر می‌شد، شاید می‌شد او را در رده‌ی نویسندگان دسته چندم مکتب جنوب جا داد. حتا می‌توان جایزه‌ی اعطا شده به او را جدی نگرفت. بیش‌تر دل‌جویی از نویسنده‌ای است که تاخر زمانی دارد. ای‌کاش ناشر آثار طاهری به‌جای چپاندن آثار ضعیف به خورد مخاطب کمی به خود زحمت می‌داد و سراغ هواهای تازه را می‌گرفت. اما باید گفت از ناشر ضعیفی چون نیماژ بیش‌تر از این انتظار نمی‌رود.

1404/08/18 | توسطمیلاد واصلی
0
| |
پاسخ ها

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم! صمد طاهری نویسنده‌ی درجه یکی ست با دایره‌ی تجربیات زیسته‌ی فراوان ، طنازی‌های دلنشین و البته بی ادا اطوار! اتفاقا اینکه او را رئالیست میدانند به همین جهت است ! شما بهتر است فیلم ببینید یا اگر کتاب می‌خوانید بروید جفنگ و مهمل بخوانید تا سن عقلی تان به حدی برسد که داستان #زخم_شیر یا #خروس بنظرتان واقعی و رئال برسد نه حوصله سر بر

1404/08/21|توسطمسیحا صالحی نیا
1
|