کتاب پلک بزن

«پلک بزن» نوشته کیم ال. اسلیتر یک تریلر روان‌شناختی است که در دو خط زمانی موازی روایت می‌شود: گذشته و حال. در گذشته، تونی، مادر تنها و تلاشگری در ناتینگهام است که پس از ناپدید شدن دختر پنج‌ساله‌اش، اوی، در یک روز عادی زندگی‌اش کاملا تغییر می‌کند. پرونده‌ی اوی پس از مدتی به بن‌بست می‌رسد و تونی با مشکلات مالی و عاطفی دست‌وپنجه نرم می‌کند. در حالی که او همچنان به جستجوی پاسخ در مورد ناپدید شدن دخترش ادامه می‌دهد، رابطه‌های پیچیده‌اش با دیگران نیز روند زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
در حال حاضر،تونی با یک بیمار جوان در کما روبرو می‌شود که ظاهرا اطلاعاتی درباره ناپدید شدن اوی دارد. این بیمار از طریق پلک زدن که یک روش ارتباطی غیرکلامی است، تلاش می‌کند تا حقیقتی را فاش کند. تونی درگیر احساسات پیچیده‌ای است و باید تصمیم بگیرد که آیا به این ارتباط اعتماد کند یا نه، در حالی که گذشته و مشکلات شخصی‌اش به تدریج دوباره به سطح می‌آیند.
یکی از تم‌های مهم کتاب احساس گناه مادرانه است. تونی به طور مداوم درگیر تفکر بر سر این است که اگر بیشتر مراقب بود، شاید می‌توانست از ناپدید شدن دخترش جلوگیری کند. از طرفی موضوع فریب و پیچش‌های داستانی نیز از ویژگی‌های بارز کتاب است. اسلیتر با استفاده از رازهای پنهان و هدایت خواننده به سمت سرنخ‌های غلط، پیچش‌های قابل توجهی در داستان ایجاد می‌کند که در نهایت باعث شگفت‌زدگی خواننده می‌شود.
کتاب «پلک بزن» همچنین به مسائل اجتماعی و روان‌شناختی، مانند انزوا، فقر و سلامت روان پرداخته است. ساختار کتاب با استفاده از فصل‌های کوتاه و تغییر بین زمان‌ها باعث حفظ سرعت روایت می‌شود. این اثر با ایجاد حس تنش و ابهام، یک داستان پر از راز و معما است که خواننده را به فکر فرو می‌برد و در نهایت دیدگاه‌های او را نسبت به کل داستان تغییر می‌دهد.