کتاب وزن چیزها

Weight of Things
فلسفه و زندگی خوب
  • 15 % تخفیف
    175,000 | 148,750 تومان
  • موجود
  • انتشارات: بان بان
    نویسنده:
کد کتاب : 11063
مترجم :
شابک : 978-6009640386
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 232
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب وزن چیزها اثر جین کازز

در این کتاب «وزن چیزها» "فلسفه و زندگی خوب"، جین کازز به عنوان نویسنده منظورش از وزن چیزها این است که هرچیزی در زندگی چه وزنی دارد و چه چیزهایی باعث می شود به یک زندگی بگوییم زندگی خوب و این که خوشبختی واقعا چیست.

کازز در این کتاب از یونان باستان بررسی کرده است که برخی زندگی خوب را داشتن فضیلت می دانستند و برخی چون فایده گران انگلیسی می گویند زندگی خوب آن چیزی است که برای تو شخصا خوب باشد و عده ای اخلاق را معیار زندگی خوب می دانند. او به گفتارهای فلاسفه در این باره نیز پرداخته است و در واقع این کتاب هم مانند کتاب های قبلی مثل «معنای زندگی» و «پرسش های زندگی» یک جور فلسفه زندگی است.

این کتاب که توسط نشر «بان» در ایران منتشر شده است سعی می کند تا که معنایی جدید به مفاهیم کهنه گذشته ببخشد.

کتاب وزن چیزها

جین کازز
جین کازز در دانشگاهمتدیست جنوبی فلسفهتدریس می كند.او نویسنده کتاب وزن چیزها (فلسفه و زندگی خوب) و چیزی است که ما نسبت به حیوانات مدیون هستیم می باشد.
قسمت هایی از کتاب وزن چیزها (لذت متن)
اما در مورد تولستوی چه می توان گفت؟ هنگامی که دچار بحران شد کارهایی انجام داده بود که اغلب مردم هرگز قادر به انجام آن نیستند. انبار غله ی شخصی او لبریز از غلات زرین بود. او نامزد کاملا مناسبی برای تسلایافتن با اندیشه های فرانکل بود. اگر هر دوی آن ها را در یک اتاق بگذاریم، آیا می توان تصور کرد تولستوی بیماری باشد که توسط فرانکل روان پزشک به آرامش دست یابد؟

احتمالا تولستوی می توانست بیماری پردردسر باشد. ذخیره سازی چیزها در انبار گذشته می تواند، به مفهومی مبهم، آن ها را و ما را زنده نگه دارد، اما احتمالا نمی تواند نیرومندترین ذائقه های ماندگاری را تسلا بخشد؛ و تولستوی ذائقه ای بسیار نیرومند داشت. به علاوه همان طور که فهم اش برای ما دشوار است، تولستوی در هیچ یک از جنبه های زندگی خود ارزش چندانی نمی دید، و دست کم در ذهن اش به کرات خود را همان ایوان ایلیچ می دانست. آیا او می توانست مرگ را دست کم به این خاطر بپذیرد که به ما کمک می کند کارهایی را که می خواهیم انجام دهیم؟ حتا قبول این فکر هم برای او دشوار بود. به نظر می رسد تولستوی به موعدی که مرگ در اختیار می گذارد نیاز نداشت. او قبلا به گونه ای فشرده کار و زندگی کرده بود، حتا هنگامی که مرگ در اندیشه هایش جایی نداشت.

برای اغلب ما شک ناشی از روبه روشدن با میرایی به تدریج شیوع پیدا می کند. مرگی پیش بینی نشده یا بحران سلامتی می تواند به اجمال ما را به فکرکردن درباره ی میرایی وادارد، اما اغلب اوقات خوشحال ایم که بگذاریم پرده ای ضخیم در مقابل پایان ناگزیر زندگی مان کشیده شود. کودکان خیلی زود یاد می گیرند که این پرده را کنار بزنند. از زمانی که فرزندان من متوجه مرگ شدند شش سال می گذرد. آن ها به مدت چندین ماه با فشردگی فزاینده ای به این موضوع بازمی گشتند. جاری شدن سیلاب اشک آخرین باری بود که آن ها به این موضوع پرداختند. این روزها وقتی موضوع مرگ مطرح می شود توجهی نشان نمی دهند.