کتاب چشم بادامی

«چشم بادامی» داستانی نوجوانانه است که آن نا در آن به مشکلات هویت، فشارهای اجتماعی، و چالش‌های خانوادگی می‌پردازد. داستان از منظر جویس پارک یک دختر کره‌ای-آمریکایی دبیرستانی روایت می‌شود. جویس همیشه در سایه‌ی خواهر بزرگ‌ترش هلن بوده و به دلیل ظاهر زیبا و محبوبیت هلن، خود را کمتر از دیگران می‌بیند و این مقایسه‌های مداوم باعث می‌شود که جویس احساس خودکم‌بینی کند و از تلاش‌های خود برای جلب توجه و پذیرش اجتماعی ناامید شود.
پس از این‌که عمه جویس که به جراحی‌های زیبایی اعتیاد دارد، پیشنهاد می‌دهد که جویس برای تغییر شکل ظاهری خود عمل جراحی پلک انجام دهد، جویس در یک دوراهی قرار می‌گیرد. او به دنبال این است که چشمانش بزرگ‌تر و «آمریکایی‌تر» به نظر برسد، تا بتواند مانند خواهرش مورد توجه و تایید قرار گیرد. در این مسیر جویس از یک سو تحت فشارهای اجتماعی قرار دارد که او را ترغیب به تغییر ظاهر می‌کند و از سوی دیگر دچار تردید است که آیا این تغییرات به معنای پذیرش خود و هویت واقعی‌اش خواهد بود یا خیر. در طول داستان جویس با کمک دوست صمیمی‌اش جینا سعی می‌کند هویت خود را کشف کند و تصمیم بگیرد که آیا باید مطابق با استانداردهای زیبایی رایج عمل کند یا به اصالت خود وفادار بماند؛ در واقع جویس باید بین خواسته‌های جامعه و احساسات درونی‌اش توازن برقرار کند. کتاب «چشم بادامی» به نقد استانداردهای زیبایی غربی و تأثیر آن‌ها بر نوجوانان می‌پردازد و همچنین بر اهمیت پذیرش خود و مقاومت در برابر معیارهای ظاهری تأکید دارد و نشان می‌دهد که واقعی‌ترین زیبایی از درون فرد می‌آید.