کتاب نگاه و صدا

Le regard et la voix
جستارهایی در باب سینما
کد کتاب : 11918
مترجم :
شابک : 978-6005865264
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 192
سال انتشار شمسی : 1393
سال انتشار میلادی : 1976
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

معرفی کتاب نگاه و صدا اثر پاسکال بونیتزر

این کتاب به منظور بررسی سینما در جایی خارج از کادر معمول که عموما تماشاگران به مشاهده آن می نشینند نگارش شده و تمرکز خود را بر دو مقوله ی مهم و فضایی متفاوت در این عرصه یعنی “نگاه و صدا” و جایگاه و مرتبه ای که به خود اختصاص داده اند، معطوف کرده است؛ دو عنصری که هماهنگی شان و همراهی شان با یکدیگر به نظر امری بدیهی می آید اما در عمل جدا از یک دیگرند. نگارنده هدف خود را با بررسی اجمالی چندین اثر از ساخته های سینمای جهان پیش می برد.

سینما چیست؟ پاسخ در حال حاضر این است: مجموعه ای از تصویرها و صداها؛ تصویر و صدا روی دو نوار ناهمگن. البته این ناهمگنی را مخاطبان عام به محض ورود به سالن تاریک اغلب از یاد می برند، تلقی شان هم این است که آنچه می بینند وحدت طبیعی تصویر و صداست. تفکیک این دو عامل اما کاری است خرق عادت و خلاف آن چه در سینما طبیعی قلمداد می شود و مقبول عام هم نیست. فیلم سازی چون ژان لوک گدار کارش همین است: آزمودن خرق عادت. دیگرانی هم، انگشت شمار البته، به صور مختلف این را آزموده اند: آیزنشتاین، اشتروپ، دوراس، آنتونیونی و تنی چند از پیروان مکتب موسوم به بازگشت. مطالب این کتاب، که ادامه شماری از نقدهایی است که در نشریه کایه دو سینما چاپ شده، کوششی است جهت تحلیل و نیز رهایی تصویر و صدا و همچنین پی بردن به مرتبه و اقتدار این دو عامل در عرصه سینما. هدف، ضمن پرداختن به نمودهایی از مقوله اغوا و لذت، آشنا شدن با فضا و عرصه ای دیگر در سینماست، یا همان فضای خارج از کادر: مکان نگاه و صدا. بررسی مرتبه و اقتدار نگاه و صدا البته منوط به آثاری است که درخور اعتنا باشند. نقد و تحلیل هم عینا از ورای همین مرتبه و اقتدار فیلم های درخور، صورت پذیر می شود.

کتاب نگاه و صدا

دسته بندی های کتاب نگاه و صدا
قسمت هایی از کتاب نگاه و صدا (لذت متن)
این صدایی که بار واقعیت و زبان واقعیت را به عهده گرفته، صدای کیست؟ از زبان کی و به جای کی حرف می زند؟ انتخاب فضای خارج از کادر باعث شده تا پرسشهایی از این دست بی جواب ناشنیده بماند. صاحب صدا شخص بی نامی است-از «بخش عمومی»، از تلویزیون یا به طور کلی از بخش اطلاع رسانی-قصدش هم لابد گسترش لایه هایی معنایی است، شاید هم قانونی ترحم انگیز و مهجور، یا نوعی دموکراسی که رنجهای خود را بازگو می کند، دردهای بشری… مجموعه این عوامل، بیش و کم، همان صدای ضعیف شخص بی نامی است که در بیرون کادر حرف می زند، و به طرز مبهمی موضوع مهمی را در پرده و به طور انتزاعی به زبان می آورد، و این در واقع نوعی تجانس با نظام اجتماعی است که می کوشد گفتمان نا متجانس و البته تند زندانیان را جذب و به عبارتی «خودی» کند.