کتاب سویه ها

Zur Metakritik der Erkenntnistheorie
مطالعه ای در فلسفه هگل
کد کتاب : 13699
مترجم :
شابک : 978-6002784315
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 120
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1990
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب سویه ها اثر تئودور آدورنو

تئودور آدورنو در ١٤ نوامبر ١٩٥٦، به مناسبت صدوبیستوپنجمین سالمرگ هگل، در دانشگاه آزاد برلین سخنرانی ای ایراد کرد که بنا بود به ابعاد و سویه های فکری هگل اختصاص داشته باشد. در همان ایام همین مباحث و دیگر مسائل و موضوعات را به نحوی مبسوط تر در قالب درسگفتاری رادیوی مطرح کرد. از آن جا که مباحث سخنرانی دانشگاهی و درسگفتار رادیویی عمیقا به هم ارتباط داشتند، آدورنو مضامین این دو را، به علاوه «اضافاتی مهم» در قالب تک نگاری ای با عنوان «سویه های فلسفه هگل» گرد هم آورد.

تئودور آدورنو در این کتاب، برحسب قرائت خاص خودش از ایدئالیسم آلمانی به طور کلی و فلسفه هگل به طور خاص، آن هم قرائتی که به اقتضای فشردگی فضای نوشتار هیچ گاه آن قدرها بسط نمی یابد و صرفا به اشاره برگزار می شود، پاره ای از تعیین کننده ترین پروبلماتیک های فلسفه هگل و نیز دیگر فلسفه های ایدئالیسم آلمانی: کانت، فیشته و شلینگ را برجسته می کند، و البته به سرعت از روی آن ها می پرد، تا در نهایت گرهگاه های این فلسفه را به یکدیگر وصل کند و انسجام منطقی آن و در عین حال تنش درونی اش را نشان دهد.

در بخشی از مقدمه ی مترجمان آمده است: ...آدورنو زمانی دربارۀ هگل نوشت: «در قلمرو فلسفه [های] بزرگ، هگل بی تردید تنها کسی است که حین مواجهه با آثار او بعضی اوقات آدمی دقیقا نمی داند و نمی تواند قاطعانه حکم کند که سخن بر سر چیست، و تضمینی وجود ندارد که چنین حکمی اصلا ممکن باشد»(Adorno, 1994: 89). بی شک این دعوی در قبال خود آدورنو نیز، همپای هگل، راست می آید. دشواری نثر آدورنو در اغلب مواقع سرگیجه آور است و بعضا خواننده را، حتی خوانندۀ جدی و پیگیری را که با مواضع وی آشناست، مستأصل می کند و به این صرافت می اندازد که شکست اش را بپذیرد و کتاب را ببندد.

در اینجا نیز به سیاق دیگر کارهای آدورنو با متنی به غایت فشرده و سهمگین سروکار داریم که اهم مواضع فلسفۀ هگل را، آن هم در نسبت انتقادی اش با کل سنت ایدئالیسم آلمانی، به یک نفس ترین شیوۀ ممکن، بی آنکه در این میان به خواننده مجال نفس کشیدن بدهد، روایت می کند. این روایت اما به هیچ وجه شرح و تفسیری آموزشی برای آشنایی مقدماتی یا پیشرفته با فلسفۀ هگل نیست. با این اوصاف خواننده ای که به قصد آموختن هگل به سراغ جستار حاضر برود احتمالا دست خالی باز خواهد گشت .

وی در جستار حاضر برحسب قرائت خاص خودش از ایدئالیسم آلمانی به طور کلی و فلسفۀ هگل به طور خاص، آن هم قرائتی که به اقتضای فشردگی فضای نوشتار هیچگاه آنقدرها بسط نمی یابد و صرفا به اشاره برگزار می شود، پاره ای از تعیین کننده ترین پروبلماتیک های فلسفۀ هگل – و نیز دیگر فلسفه های ایدئالیسم آلمانی: کانت، فیشته و شلینگ – را برجسته می کند، و البته به سرعت از روی آنها می پرد، تا در نهایت گره گاه های این فلسفه را به یکدیگر وصل کند و انسجام منطقی آن و در عین حال تنش درونی اش را نشان دهد.

با این تفاصیل با متنی طرفیم که بی رحمانه دیریاب و خصمانه سخت فهم است. این حقیقت اما عوض آنکه در حکم توجیهی برای انصراف از مواجهه با متن باشد اتفاقا ما را به کلنجاررفتن با آن و سروکله زدن با دقایق اش ترغیب می کند؛ دست کم تجربۀ ما چنین بوده است. از همین رو مترجمان خود را در نهایت ناگزیر یافتند که پیچ وتاب ها، ابهام ها و ارجاعات متن را برحسب فهم خود و تا جایی که توان نظری شان اجازه می داد در قالب یادداشتهای مختصر و مفصل، به اقتضای هر مورد، روشن سازند. هر چه باشد با جستاری سروکار داریم که اساسی ترین نکته های آن صرفا در حد اشارات گذرا طرح شده اند و اغلب ارجاعاتش به کانت، فیشته، شلینگ و هگل، لابد به این دلیل که اشراف خواننده بر سنت ایدئالیسم آلمانی را پیش فرض گرفته است، بی مهابا به درون متن پرتاب شده اند.

کتاب سویه ها

تئودور آدورنو
تئودور لودویگ ویزنگروند آدورنو (Theodor Ludwig Wiesengrund Adorno)، فیلسوف، جامعه‌شناس، موسیقی‌شناس و آهنگ‌ساز آلمانی بود که به عنوان یکی از برجسته‌ترین اعضای مکتب فرانکفورت شناخته می‌شود. آدورنو که در 11 سپتامبر 1903 در شهر فرانکفورت آلمان متولد شد و در 6 اوت 1969 درگذشت، به خاطر نظریات نقادانه‌اش در مورد جامعه‌ی صنعتی، فرهنگ جمعی و ایدئولوژی نئولیبرالیسم شناخته شده است.آدورنو از جوانی در زمینه‌های موسیقی و فلسفه فعالیت داشت و تحصیلات خود را در دانشگاه...