کتاب بیلی و هیولاهای نیم وجبی 2

«هیولاها در مدرسه» نوشته‌ی زانا دیویدسون دومین جلد از مجموعه‌ی «بیلی و هیولاهای فسقلی» است. این مجموعه‌ی فانتزی درباره‌ی پسربچه‌ای به نام بیلی است. زندگی بیلی عادی است تا این‌که یک شب همه‌چیز تغییر می‌کند. او متوجه بوی بدی می‌شود که از کشوی جوراب‌هایش می‌آید. هیولاهای ریزه‌میزه‌‌ی تاریکی آن‌جا مخفی شده‌اند. آن‌ها سر و شکل و نام‌های خنده‌داری دارند؛ شیپوری، گامبالو، پشمالو، چسبونکی و کاپیتان دماغی. بیلی، جان هیولاها را نجات می‌دهد و آن‌ها هم قول می‌دهند هیچ‌وقت او را تنها نگذارند. ملاقات بیلی با هیولاهای تاریکی به جای ترس با خودش شادی و سرگرمی می‌آورد. کتاب‌های این مجموعه داستانی مستقل دارد و لازم نیست کتاب‌ها به‌ترتیب خوانده شوند. در این داستان، هیولا‌های ریزه‌میزه‌ی بیلی با او راهی مدرسه می‌شوند و اتفاقاتی جذاب را رقم می‌زنند.
«بازل براون ترسناک» بدجنس‌ترین و بدترین پسر دنیا در مدرسه‌‌ی بیلی درس می‌خواند. بیلی حاضر است هر کاری بکند تا با بازل روبرو نشود. بنابراین مدرسه اصلا برای او دوست‌داشتنی نیست. برای همین وقتی هیولاها پیشنهاد می‌دهند با او به مدرسه بروند، قاطعانه به آن‌ها می‌گوید نه. هیولاهای فسقلی بیلی تصور می‌کنند رفتن به مدرسه هیجان‌انگیز است. اما بیلی مطمئن است که اگر دست بازل بدجنس به هیولاها برسد، آن‌ها را به‌جای صبحانه‌ می‌خورد، اما هیولاها به اندازه‌ی بیلی از بازل نمی‌ترسند. تازه آن‌ها مطمئن هستند که می‌شود توی مدرسه کلی دردسر درست کرد و خوش گذراند. بنابراین تصمیم می‌گیرند یواشکی با بیلی به مدرسه بروند! آن‌ها داخل کیف بیلی مخفی و وارد مدرسه می‌شوند و دردسرهای ریز و درشتی درست می‌کنند. دردسرهایی که هم به نفع بیلی تمام می‌شود و هم به ضرر او؛ از یک طرف، معلم بیلی به‌خاطر پرتاب سیب‌زمینی یا ریختن لوبیا روی زمین او را توبیخ می‌کند و از طرف دیگر، خرابکاری‌های هیولاها در مدرسه باعث می‌شود که ترس بیلی از هم‌کلاسی قلدرش بازل براون ترسناک بریزد.
«هیولاها در مدرسه» با نگاهی طنزآمیز به آزار و اذیت و قلدری در مدارس می‌پردازد و به کودکان کمک می‌کند تا بتوانند بر این مشکلات غلبه کنند.