کتاب لطفا همسر خوبی باشید

Please be a good spouse
تقدیم به عزیزانی که می خواهند همسر خوبی باشند!
کد کتاب : 15013
شابک : 978-9648518084
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 696
سال انتشار شمسی : 1393
سال انتشار میلادی : 2013
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب لطفا همسر خوبی باشید اثر محمود نامنی

"لطفا همسر خوبی باشید" اثری است از مجموعه ی "کتاب هایی برای تمام فصول زندگی" که به اهتمام "محمود نامنی" به رشته ی تحریر درآمده است. مولف و ناشر این کتاب را به تمام افرادی که می خواهند همسر خوبی برای شریک زندگی شان باشند توصیه کرده اند و همچنین اظهار داشته اند که مطالعه ی این اثر، برای افراد زیر هجده سال توصیه نمی شود. "محمود نامنی" در کتاب "لطفا همسر خوبی باشید" که یک کتاب در سبک خودشناسی نیز محسوب می شود، زندگی هر فرد را به سه رکن اصلی به دنیا آمدن، پیوند ازدواج و مرگ یا از دنیا رفتن تقسیم می کند. نویسنده تلاش کرده نشان دهد حالا که ما کنترلی روی قسمت اول و آخر زندگی خود نداریم، لااقل رکن ازدواج را که مهم ترین رکن زندگی است، جدی بگیریم و با انتخاب های مفید و موثر، از جمله مطالعه ی آثاری از این دست، تلاش کنیم که همسر و شریک زندگی خوبی باشیم.
در کتاب "لطفا همسر خوبی باشید" به قلم "محمود نامنی" که در پانزده فصل تهیه و تنظیم شده، با پرسش هایی مواجه هستیم که از ما سوال می کند آیا واقعا زندگی می کنیم یا فقط زنده ایم؟ زن و مرد هر کدام کیست اند و چه کسانی را به این عنوان می نامیم؟ عشق و عاشقی چیست؟ چرا مرد به خواستگاری زن می رود؟ آیا حقیقت دارد که ازدواج قاتل عشق و علاقه است؟ خیانت چیست و به چه کسی خائن می گوییم؟ فمنیسم چیست و رییس خانواده کیست؟ آیا زنان و مردان از نظر مغزی و ذهنی با هم متفاوت هستند؟ آمیزش جنسی چه تاثیری بر سلامتی دارد؟ و ده ها سوال دیگر که نویسنده پاسخ آن ها را با حوصله تشریح کرده و آگاهی مخاطب را نسبت به قبل ارتقا می بخشد.

کتاب لطفا همسر خوبی باشید

دسته بندی های کتاب لطفا همسر خوبی باشید
قسمت هایی از کتاب لطفا همسر خوبی باشید (لذت متن)
آری ، مهربانم ! اگر سری به دادگاه خانواده بزنی ، صفی طویل را از عاشقان دیروز و بیزاران امروز می بینی که گاه با کودکی در دست و رخساری پریده رنگ و مضطرب و کودک با آنکه عمق فاجعه را نمی داند ولی دل کوچکش می فهمد که خبر بدی در راه است با نگرانی می پرسد : « مامان ! چرا شما و بابا ناراحتین ؟ چرا با هم دعوا کردین ؟ چرا اینجا اومدین ؟ چرا منو به مهد نبردی ؟ من اینجارو دوست ندارم ! » و مادر به تلخی می گوید : « ساکت شو بچه ! می خوای برو پیش بابات ! » و بعد دانه های اشک مادر بود که بر سر کودک می بارید و نگاه خیس و غمناک کودک ، خبر از حادثه ای هولناک می داد.

علی (ع) در سن 22 سالگی با فاطمه (س) در سن 9 سالگی ازدواج می کند. علی (ع) در تمام دوران زندگی اش، شب ها با کوله باری از رنج و گذران روزی سخت و توان فرسا به خانه باز می گردد. مردی که اندوه همه ی فقیران و همه ی دردمندان تاریخ بشر بر شانه های مردانه اش سنگینی می کند. اما وقتی با تبسم های شیرین و بی دریغ همسر عزیزش فاطمه روبه رو می شود تمام رنج و اندوهش همچون توده ای برف در زیر آفتاب لبخند فاطمه (س) به یکباره آب می شود.