کتاب فرانکلین کنجکاوی می کند

Franklin snoop
کد کتاب : 15109
مترجم :
شابک : 978-6008148043
قطع : خشتی
تعداد صفحه : 32
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2003
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 9 اردیبهشت
شارون جنینگز
شارون جنینگز بیش از شصت کتاب برای جوانان نوشته است- کتاب های تصویری، کتاب های فصل، رمان هایی برای خوانندگان بی میل، رمان های طبقه متوسط و فیلمنامه ها.او که در تورنتو، کانادا مستقر است، تدریس نوشتن در دانشگاه رایسون را انجام می دهد، به عنوان ویراستار آزاد و داوری نسخه خطی فعالیت می کند و کارگاه ها و سخنرانی هایی را در سراسر کشور برگزار می کند.
قسمت هایی از کتاب فرانکلین کنجکاوی می کند (لذت متن)
فرانکلین می تواند با انگشت هایش اعداد را بشمارد و بند کفشش را خودش ببندد. او درباره ی خیلی چیزها کنجکاو است و دوست دارد سوال بکند. او از پدرش می پرسید: «چرا هوا تاریک می شود و شب فرا می رسد؟» او از مادرش می پرسید:« مادربزرگ چند سالش است؟» پدر و مادرش همیشه به سوال های اوبه خوبی و بهترین شکل جواب می دادند. اما یک روز فرانکلین درباره ی چیزی که راز بود، خیلی کنجکاوی کرد. یک روز صبح فرانکلین داشت صبحانه می خورد که مادر خرس در خانه ی آن ها را زد. او یواشکی چیزی به مادر فرانکلین گفت و یک ساک دستی به او تحویل داد. فرانکلین پرسید: «توی ساک چیست؟» مادرش جواب داد: «این یک راز است.» فرانکلین قانع نشد و حرف مادرش را درباره ی راز نپذیرفت. او بارها و بارها با اصرار به مادرش گفت: «من می توانم رازدار باشم.» و مادر هربار جواب می داد: «من هم می توانم.» اما مدتی بعد از صبحانه، فرانکلین آن چه را که می خواست بفهمد بالاخره، فهمید. او بارها شنیده بود و...