کتاب «ژان ژنه و معماری خلأ» نوشتهی مهتاب بلوکی، پژوهشی ژرف و خیرهکننده دربارهی جهان ادبی ژان ژنه است؛ نویسندهای که همواره در حاشیههای اخلاق، زبان و فرم ایستاد و از دل خلأ، معنا آفرید. این اثر در اصل به عنوان پایاننامهی دکتری نویسنده در دانشگاه لیل تدوین شد و در سال ۲۰۱۴ توسط انتشارات دانشگاهی اروپا در قالب کتابی ۵۶۰ صفحهای منتشر شد. بلوکی با نگاهی دقیق و چندلایه، به بازخوانی آثار ژنه از منظر فضا، زمان و هویت میپردازد، اما آنچه این مطالعه را متمایز میسازد، تمرکز آن بر مفهوم «خلأ» است؛ نه بهعنوان غیاب یا نبود، بلکه بهمثابه فضایی پرتحرک که در آن معنا میتواند واسازی و بازسازی شود. خلأ، در نگاه بلوکی، نه تهیبودن بلکه امکان است؛ امکانی برای بازی با هویت، بازنگری در موقعیتهای اجتماعی و خیز برداشتن بهسوی نوعی رهایی. ژنه در متونی مینویسد که در مرز اجرا و نوشتار، در حاشیهٔ اخلاق و زیبایی، در تلاقی زندان و صحنه، اتفاق میافتند. بلوکی این مرزها را کاوش میکند: زندانها، تئاترها و دیگر فضاهای محدود در آثار ژنه نه فقط پسزمینهاند، بلکه خود به شخصیت تبدیل میشوند؛ فضاهایی آستانهای که مبارزهٔ درونی، بیگانگی و عطش یافتن اصالت را در خود فشردهاند. وجه نمایشی آثار ژنه نیز یکی دیگر از محورهای کلیدی این مطالعه است. بلوکی نشان میدهد که چگونه روایتهای ژنه مرز واقعیت و خیال را محو میکنند و چگونه شخصیتها در نوشتار او، به بازیگران صحنهای بدل میشوند که در آن اخلاق سنتی، هویت ثابت و معناهای تثبیتشده به چالش کشیده میشوند. این تحلیل، ایدهی «هویت بهمثابه اجرا» را برجسته میسازد و خلأ را نه خلل، بلکه امکان دگردیسی معرفی میکند. ارجاع به متفکرانی چون موریس بلانشو و ژولیا کریستوا، جایگاه کتاب را در گفتمان فلسفی و ادبی معاصر ارتقا میدهد. بلوکی با بهرهگیری از دستگاههای نظری این متفکران، راههایی را نشان میدهد که در آنها ژنه، قالبهای روایی مرسوم را میشکند و خواننده را وادار میکند با وضعیت انسانی، نه از طریق وضوح بلکه از دل ابهام و تزلزل، روبرو شود. «ژان ژنه و معماری خلأ» نه صرفا تفسیری از آثار یک نویسنده، که مطالعهای در باب زبان، غیاب، نمایش، و فروپاشی مرزهای هویت است. این کتاب برای پژوهشگران ادبیات قرن بیستم، علاقهمندان به ژان ژنه، فلسفهی پساساختارگرا و نیز خوانندگانی که دغدغهٔ نسبت بین فضا و روایت را دارند، منبعی ارزشمند و الهامبخش به شمار میرود.