رمان «دلواپسی» نوشته جولیا لی، اثری کوتاه اما تکاندهنده است که برای نخستین بار در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. این رمان نمونهای از ادبیات روانشناختی با لحن گوتیک و تمرکز بر درام خانوادگی است. داستان اولیویا را روایت میکند؛ زنی که پس از فرار از یک ازدواج خشونتآمیز به خانه مادرش در روستایی در فرانسه بازمیگردد. خانهای که زمانی پناهگاه او بوده اما اکنون با خاطرات سرکوبشده و پژواک کنترل و غم احاطه شده است. بازگشت ناگهانی او همراه با دو فرزند خردسال، تنشی را در فضای خانواده ایجاد میکند، بهویژه هنگامی که برادرش مارکوس و همسرش سوفی نیز به این جمع میپیوندند. سوفی، که به تازگی فرزندش مرده به دنیا آمده، جسد نوزاد را بهطرزی هولناک و آیینی نزد خود نگاه میدارد و نماد عینی انکار و غمزدگی میشود. لی در این اثر کمتر به کنش بیرونی تکیه دارد و بیشتر به لایههای درونی شخصیتها میپردازد. اولیویا، که هم جسمی زخمی و هم روانی آزرده دارد، در مواجهه با گذشته و محیطی سنگین و اشرافی که خود بدل به شخصیتی زنده و خفقانآور شده، در کشاکش میان پناه و تله گرفتار میشود. رمان فضایی غلیظ و اشباعشده از سکوت، ناگفتهها و تنشهای فروخورده دارد و از استعارههای گوتیک برای تشدید این حس بهره میگیرد. دیوارهای بلند، باغهای رسمی و اتاقهای پر از خاطره، همگی نماد مرزهای عاطفی و زخمهای پنهان هستند. مضامین اصلی رمان حول تروما، غم و انکار، و همچنین بازگشت به گذشتهای که هم پناهگاه و هم کابوس است، میگردند. سوفی در انکار مرگ فرزندش، و اولیویا در سکوت سنگینش درباره خشونتهای تجربهشده، بازتابی از زخمهایی هستند که گفتنی نیستند و تنها در حرکات و فضا آشکار میشوند. حضور خانه بهعنوان یک موجودیت زنده، نشان میدهد که محیط میتواند حامل قدرت و کنترل باشد؛ جایی که تاریخ خانوادگی و فقدانهای ناگفته همچون سایه بر زندگی اکنون سنگینی میکند. از نقاط قوت رمان میتوان به نثر مینیمالیستی اما شدید آن اشاره کرد که با کلمات اندک، بار عاطفی عمیقی منتقل میکند. فضاسازی دقیق و مهارت لی در آفرینش تعلیق روانشناختی سبب شده تا بیقراری اثری بهیادماندنی باشد. با این حال، برخی خوانندگان روایت را بیش از حد پراکنده میدانند و فاصلهی عاطفی متن ممکن است مانع ایجاد پیوندی گرمتر با شخصیتها شود. این انتخاب سبکی آگاهانه است که بر مالیخولیای اثر میافزاید، اما برای برخی مخاطبان چالشبرانگیز خواهد بود. در نهایت، «دلواپسی» رمانی است درباره زخمهای خانوادگی، فقدان، و مرز باریک میان زندگی و وحشت ناگفته. این کتاب تسلی آسانی ارائه نمیدهد، اما قدرت آن در وحشت آرام و سکوتی است که مدتها پس از خواندن در ذهن باقی میماند. برای خوانندگانی که به آثار روانشناختی فشرده، لحن گوتیک و روایتهای پر از سایه و سکوت علاقه دارند، این رمان تجربهای عمیق و اثرگذار خواهد بود.
درباره جولیا لی
جولیا لی رماننویس، فیلمنامهنویس و کارگردان استرالیایی است.