کتاب چین خوردگی
نویسنده:
هادی معصوم دوست
معرفی کتاب چین خوردگی
«چین خوردگی» دومین رمان هادی معصوم‌دوست است؛ نویسنده‌ای که در کنار کار فیلمسازی رمان نیز می‌نویسد.
داستان درباره‌ی مردی سی‌و‌پنج ساله به نام کیان است که در میان‌سالی با بحران‌های هویتی مواجه و در یافتن جایگاه حقیقی خود در زندگی دچار مشکل شده و به تعبیری دچار چین‌خوردگی شده است. کیان در یک شرکت فیلمسازی مشغول به کار است، اما از یکنواختی زندگی خود خسته شده است. کیان فتوحی، شباهت بسیاری به آدم‌های معمولی این روزها دارد. دلش از عالم و آدم پر است و کم حرف می‌زند. از راننده‌های پرحرف آژانس و مشتری‌های آرایشگاه زنش نفرت دارد. شخصیتی ملموس که می‌تواند روایتگر مشکلات یک نسل باشد. همه‌ی شخصیت‌های کتاب چین‌خوردگی، انسان‌هایی معمولی هستند که با دغدغه‌های زندگی روزمره دست و پنجه نرم می‌کنند. در این میان کیان، شخصیت اصلی داستان دست به شورشی خودآگاه می‌زند و قصد دارد تحولی در زندگی خودش ایجاد کند.
در فصل نخست، مخاطب درمی‌یابد کیان متعلق به کدام طبقه‌ی اجتماع است، چه مشکلی با زنش؛ مهتاب دارد، چرا از زندگی خودش راضی نیست، ، توی شغلش چه جایگاهی دارد، از چه زاویه دیدی به دنیای دور و برش نگاه می‌کند و تا چه حد به این زاویه دید وابسته است. بنابراین از همان ابتدا خواننده به خوبی با شخصیت اصلی داستان آشنا و با او همراه می‌شود و کیان را درک و با او همذات پنداری می‌کند. این شروع موجب می‌شود مخاطب سرنوشت شخصیت اصلی داستان را دنبال کند. شخصیت‌هایی کاملا ملموسی که می‌‍توان آن‌ها را با صفت معمولی توصیف کرد. زنی معمولی که همسری بردبار و عاشق شوهرش است، صاحب کار یا رئیسی که به همه چیز فکر می‌کند جز نیروی کارش. در این میان شخصیت «کیان» بیش از همه به چشم می‌آید، شخصیتی که نویسنده او را به شکلی عینی و قابل درک خلق کرده است.
فضاسازی نیز در این رمان به گونه‌ای است که خواننده خودش را در موقعیت‌های توصیف شده، تصور می‌کند. این ویژگی برآمده از توصیفات رئایستی و مناسب مولف است؛ توصیف‌هایی که به زبانی ساده نوشته شده‌اند، خواننده را بیشتر به شخصیت‌های داستان نزدیک می‌کند.
«چین‌خوردگی» قصه‌ای سرراست و خواندنی دارد که مخاطب را تا پایان داستان با خود همراه می‌کند. انتخابی مناسب برای علاقمندان به رمان‌های قصه‌محور.
داستان درباره‌ی مردی سی‌و‌پنج ساله به نام کیان است که در میان‌سالی با بحران‌های هویتی مواجه و در یافتن جایگاه حقیقی خود در زندگی دچار مشکل شده و به تعبیری دچار چین‌خوردگی شده است. کیان در یک شرکت فیلمسازی مشغول به کار است، اما از یکنواختی زندگی خود خسته شده است. کیان فتوحی، شباهت بسیاری به آدم‌های معمولی این روزها دارد. دلش از عالم و آدم پر است و کم حرف می‌زند. از راننده‌های پرحرف آژانس و مشتری‌های آرایشگاه زنش نفرت دارد. شخصیتی ملموس که می‌تواند روایتگر مشکلات یک نسل باشد. همه‌ی شخصیت‌های کتاب چین‌خوردگی، انسان‌هایی معمولی هستند که با دغدغه‌های زندگی روزمره دست و پنجه نرم می‌کنند. در این میان کیان، شخصیت اصلی داستان دست به شورشی خودآگاه می‌زند و قصد دارد تحولی در زندگی خودش ایجاد کند.
در فصل نخست، مخاطب درمی‌یابد کیان متعلق به کدام طبقه‌ی اجتماع است، چه مشکلی با زنش؛ مهتاب دارد، چرا از زندگی خودش راضی نیست، ، توی شغلش چه جایگاهی دارد، از چه زاویه دیدی به دنیای دور و برش نگاه می‌کند و تا چه حد به این زاویه دید وابسته است. بنابراین از همان ابتدا خواننده به خوبی با شخصیت اصلی داستان آشنا و با او همراه می‌شود و کیان را درک و با او همذات پنداری می‌کند. این شروع موجب می‌شود مخاطب سرنوشت شخصیت اصلی داستان را دنبال کند. شخصیت‌هایی کاملا ملموسی که می‌‍توان آن‌ها را با صفت معمولی توصیف کرد. زنی معمولی که همسری بردبار و عاشق شوهرش است، صاحب کار یا رئیسی که به همه چیز فکر می‌کند جز نیروی کارش. در این میان شخصیت «کیان» بیش از همه به چشم می‌آید، شخصیتی که نویسنده او را به شکلی عینی و قابل درک خلق کرده است.
فضاسازی نیز در این رمان به گونه‌ای است که خواننده خودش را در موقعیت‌های توصیف شده، تصور می‌کند. این ویژگی برآمده از توصیفات رئایستی و مناسب مولف است؛ توصیف‌هایی که به زبانی ساده نوشته شده‌اند، خواننده را بیشتر به شخصیت‌های داستان نزدیک می‌کند.
«چین‌خوردگی» قصه‌ای سرراست و خواندنی دارد که مخاطب را تا پایان داستان با خود همراه می‌کند. انتخابی مناسب برای علاقمندان به رمان‌های قصه‌محور.
درباره هادی معصوم دوست
متولد 1364 لیسانس گرافیک و فوق لیسانس ادبیات نمایشی است. بذرنوشتن و فیلم و سینما را پدرش با فیلم‌هایی که به خانه می آورد، ناخواسته در وجود وی کاشت. ابتدا فیلم‌نامه، مدتی تدوین، حتی در چند فیلم مستند تصویربرداری نیز تجربه کرده است. مدتی برای رادیو نوشت، و هنوزهم گاهی نمایشنامه می‌نویسد.
دسته بندی های کتاب چین خوردگی
قسمت هایی از کتاب چین خوردگی
کیان دهه سی سالگی اش را پشت سر می گذارد. در یک شرکت تهیه و مونتاژ فیلم کار می کند. در زندگی اش دست از پا خطا نکرده. ازدواج کرده و صاحب پسری به نام ماکان شده. در جریان فیلم برداری او از مراسم عروسی زندگی او دچار تغییر می شود. در قسمتی از کتاب می خوانیم: می توانستم حدس بزنم آن شب چه شبی بوده برای جفتشان. توی فیلم های خارجی شبیهش را زیاد دیده بودم. از آن ازدواج هایی که توی یک لحظه اتفاق می افتند. دو نفر خیره می شوند توی چشم های هم و همان موقع تصمیم می گیرند با هم ازدواج کنند. از این بهتر نمی شود. هر وقت فیلم های این مدلی می دیدم، هرچند همه چیز توی سه تا دیزالو اتفاق می افتاد، کلی کیف می کردم. از ساده کردن روابط خوشم می آمد. شاید برای همین هم بود که عروسی نگرفته بودم. دلم می خواست مهتاب حس و حالم را بفهمد. بفهمد که دلم می خواهد توی سه تا دیزالو ازدواج کنیم. دلم می خواست مثل ناهید و اشکان می زدیم به یک قهوه خانه فکسنی وسط جاده چالوس، بعد مردی شبیه عمومنصور به هم محرممان می کرد. ولی مهتاب توی باغ نبود. عروسی می خواست با همه تشکیلاتش...
کتابهای مرتبط با کتاب چین خوردگی
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب چین خوردگی" ثبت می‌کند