«مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت به اندازهی جذابترین کتابهای داستانی برای خوانندگان محبوب است. مـوضوع این کتاب غریب این است که وقتی بخشهایی از مغز ما، که اصلا خبر نداریم وجود دارند، عیب و ایراد پیدا کنند، چه بلایی سرمان میآید. دکتر سکس قوای اعجاببرانگیز ذهنمان را نشانمان میدهد و اینکه تا چه اندازه مهم است که این قوا با ظرافت تمام در تعادل باشند.» ساندی تایمز «این کتاب برای چه کسانی نوشته شده؟ برای چه کسانی نوشته نشده؟ این کتاب برای تمام آن کسانی نوشته شده که هر از چند گاهی درد جستوجوی هویت را چشیدهاند و حس کردهاند که چقدر ساده میشود این هویت را در لحظاتی خاص از دست داد.» تایمز «این کتاب، در بهترین تعریف، کتابی جدی است، کتابی واقعا فوقالعاده، و البته منظورم این نیست که عالی است (که حتما هست)، بلکه منظورم این است که این کتاب پر از شگفتی است و خواننده را شگفتزده میکند و باعث میشود این مردم محزون را درک کنیم، با آنها همدردی کنیم، و مهمتر از همه محترمشان بداریم. سکس همواره در حال آموختن از بیمارانش، شگفتزدهشدن از آنها، و گسترش درک خودش و ماست.»
پیتر استفان پل بروک (Peter Stephen Paul Brook) (زاده ۲۱ مارس ۱۹۲۵) کارگردان نوآور تئاتر و سینمای بریتانیایی است. او با بدعت و تأثیرگذاری بر تئاتر معاصر با بهکارگیری عناصر تئاتر شرق به شهرت رسید. پیتر بروک در سال ۱۹۲۵ در لندن زاده شد و و تحصیلات خود را در رشته تئاتر در دانشگاه آکسفورد گذارند. او همچنین تعدادی فیلم مهم را در انگلستان و فرانسه کارگردانی کردهاست. آثار نمایشی بروک تحت تأثیر تئاتر روایی برتولت برشت و نگاه تیره اجتماعی جان کت، محقق آثار شکسپیر است. نخستین اثر سینمایی او یک فیلم کوتاه به نام سفر احساسی است که آن را هنگام تحصیل در آکسفورد کارگردانی کرد. در بیست سالگی نخستین اجرای تئاتر را با کارگردانی نمایش شاه جان (با بازی پل اسکافیلد) تجربه کرد. پس از آن در لندن، مسکو، پاریس و نیویورک نمایشهای متعددی را بر روی صحنه برد. بروک برخی از نمایشهایش را به فیلم برگردانده است.