اسبها هیچ زمستانی کوچ نمیکنند، مجموعهای از سه نمایشنامه است که به مهاجرت، پناهندگی و سرگردانی انسانها میان بودن و رفتن پرداختهاند. در نمایشنامههای کتاب با رنج، آشفتگی، بلاتکلیفی و انتظار آدمهایی مواجه میشویم که یا در کمپهای پناهندگی آواره و در انتظار رهایی هستند و یا در دوراهی برای ترک سرزمین خود گرفتار شدهاند. آدمهایی با گذشته و ملیتهایی متفاوت که آنچه میانشان رخ میدهد رنج و ترس و بحران هویتشان را بازتاب میکند. کتاب نهتنها تصویری از بحرانهای اجتماعی و سیاسی مهاجرت نمایش میدهد بلکه با دیدی عمیقتر لایههای درونی فردی و خانوادگی این پدیده را ترسیم میکند.