کتاب سیاه چاله ها (مقدمه ای بسیار کوتاه)

Black Holes
کد کتاب : 19207
مترجم :
شابک : 978-9642248841
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 118
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2014
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

سیاهچاله ها
Black Holes
کد کتاب : 29714
مترجم :
شابک : 978-6008058304
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 133
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 2014
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب سیاه چاله ها (مقدمه ای بسیار کوتاه) اثر کاترین بلاندل

سیاهچاله ها به دلیل ماهیت اسرار آمیز خود منبع دائمی شیفتگی بسیاری هستند. «کتاب سیاهچاله ها: مقدمه بسیار کوتاه» اثر کاترین بلاندل به سوالات مختلفی از جمله اینکه سیاه چاله‌ها در واقع چیستند ، چگونه مشخص می شوند و چگونه کشف می شوند ، پاسخ می دهد و در نهایت همان چیزی که ذهن خیلی ها را درگیر کرده است را پاسخ میدهد. یعنی اگر شما به یکی از سیاه‌چاله‌ها نزدیک شوید چه اتفاقی می افتد؟ این کتاب توضیح می دهد که چگونه سیاهچاله ها با سرقت مواد متعلق به ستارگان شکل می گیرند و رشد می کنند. نویسنده همچنین سیاهچاله های بزرگی را که در مراکز کهکشان ها یافت می شود ، بررسی می کند و به این پرسش میپردازد که چگونه سیاهچاله ها به اختروش ها قدرت می دهند که در پشت سایر پدیده های دیدنی در کیهان قرار دارند.

کاترین بلاندل استاد اخترفیزیک در دانشگاه آکسفورد و پژوهشگر در کالج سنت جان است. علایق تحقیقاتی وی شامل پدیده های شدید انرژی در جهان از جمله سیاه چاله ها ، جت های اخترفیزیکی ، پلاسماهای نسبیتی و کهکشان های فعال است. او دارد
به طور گسترده در مورد این موضوعات با بیش از 150 مقاله در نشریات دانشگاهی منتشر کرده و مکررا برای سخنرانی در کنفرانس ها و موسسات مختلف در سراسر جهان دعوت شده است.

کتاب سیاه چاله ها (مقدمه ای بسیار کوتاه)

کاترین بلاندل
کاترین مری بلاندل OBE استاد اخترفیزیک در دانشگاه آکسفورد و یک پژوهشگر فوق العاده در کالج سنت جان، آکسفورد است. پیش از این، او یك بورس تحصیلی دانشگاه سلطنتی تحقیق و بورسیه های كمسیون سلطنتی برای نمایشگاه 1851 و کالج Balliol ، آکسفورد را برگزار کرد.بلاندل در دانشگاه کمبریج تحصیل کرد و در آنجا لیسانس هنر را دریافت کرد و در سال 1995 دکترا را برای تحقیق در مورد کهکشان های رادیویی و کوازار به دست آورد.
دسته بندی های کتاب سیاه چاله ها (مقدمه ای بسیار کوتاه)
قسمت هایی از کتاب سیاه چاله ها (مقدمه ای بسیار کوتاه) (لذت متن)
حالا نگاهی می اندازیم به اینکه نور از نقاطی بسیار دورتر در فضا چقدر در راه است تا به زمین برسد. راه شیری، کهکشانی که منظومه شمسی ما ساکن آن است، قطری برابر چندصدهزار سال نوری دارد. این یعنی چندصدهزار سال طول می کشد تا نور از یک سمت کهکشان به سمت دیگرش برسد. خوشه کوره ( ۹) نزدیک ترین خوشه کهکشان ها به گروه محلی ( گروهی از کهکشان ها که راه شیری یکی از اعضای مهم آن محسوب می شود ) است و صدهامیلیون سال نوری از ما فاصله دارد. بنابراین، رصدگری روی سیاره ای به دور ستاره ای در یکی از کهکشان های خوشه کوره که همین حالا به زمین نگاه کند، اگر به ابزارهای مناسب مجهز باشد، دایناسورها را می بیند که روی زمین پرسه می زنند. هرچند، فقط گستردگی جنون آسای عالم است که موجب می شود حرکت نور این قدر کند و زمان بر به نظر برسد. وقتی موضوع پرتاب موشک به فضا را در نظر بگیریم، نقش سرعت نور، که حدّ بالای سرعت است، تاثیری خیره کننده دارد.

میشل همچنین به بررسی تمایل ستاره ها به تشکیل گروه در بخش هایی از آسمان پرداخت و این حالت را با توزیع اتفاقی ستاره ها در آسمان مقایسه کرد و به این نتیجه رسید که خوشه ها در اثر گرانش شکل گرفته اند. امکان آزمودن عملی هیچ یک از این نظریات در آن زمان وجود نداشت: ستاره های دوتایی کمی شناخته شده بودند ( با اینکه هرشل مشغول تدوین فهرست های مهمی از ستاره های دوتایی و اجرام جدید بود ) و معلوم شد که ارتباط میان درخشندگی و رنگ ستاره ها آن طور نیست که میشل از ابتدا تصور می کرد. با این حال، میشل در تلاش بود کاری را که نیوتن برای منظومه شمسی کرده بود برای عالمی گسترده تر تکرار کند: یعنی تحلیلی علمی، مستدل و دینامیکی از رصدها ارائه بدهد که اطلاعات جدیدی درباره ویژگی ها، جرم، و فواصل اجرام سماوی فراهم آورد.

بنابراین، نوری که از ستاره به زمین می رسد کندتر خواهد بود. نیوتن نشان داده بود که حرکت نور درون شیشه کند می شود که شرحی است بر اصل شکست نور. بحث میشل این بود که اگر نور ستاره هم درواقع به همین ترتیب کند شود، شاید بتوان این کندشدگی را با آزمایش نور ستاره درون یک منشور آشکار کرد. این آزمایش انجام شد؛ البته نه به دست میشل بلکه به دست اخترشناس سلطنتی، عالیجنابْ دکتر نویل مسکیلین ( ۱۷) که انتظار داشت نور ستاره ها قابلیت شکست کمتری داشته باشد. کاوندیش برای میشل نامه ای نوشت تا بگوید آزمایش جواب نداده و « احتمال چندانی وجود ندارد که ستاره ای بیابیم که سرعت نورش به طور محسوسی کاهش یافته باشد. » میشل ناامید شده بود اما لازمه این گمانه زنی های نجومیْ پیش بینی پدیده هایی سنجش ناپذیر و فراتر از تصور بود: آیا نور ستاره تحت تاثیر کشش گرانشی ستاره ای که آن را گسیل کرده قرار می گیرد؟ میشل مطمئن نبود، اما آن قدر جسور بود که چنین پیشگویی جالبی انجام بدهد.