کتاب نوربرت خرگردن

«نوربرت خرگردن» نوشته‌ی میشائیل انده نویسنده‌ی برجسته‌ی آلمانی است که جوایز ادبی بسیاری کسب کرده از جمله جایزه‌ی ادبیات نوجوان آلمان، جایزه‌ی هوگویاکوبی و جایزه‌ی ویلهلم هاوف. او در این داستان به سراغ یک کرگدن گردن‌کلفت زورگو به نام نوربرت رفته است.
نوربرت کرگدنی شکاک، عصبانی و پرزور است که عقل و شعور درست و حسابی هم ندارد. او در کنار لجن‌زاری در دشت‌های آفریقا زندگی می‌کند. او به همه چیز و همه‌کس با شک و تردید نگاه می‌کند و همیشه با خودش می‌گوید اگر مدام به اطرافیانت به چشم دشمن نگاه کنی و آن‌ها زیر نظر بگیری هرگز نمی‌توانند غافلگیرت کنند و بلایی سرت بیاورند.
نوربرت برخلاف بیشتر کرگدن‌ها دو تا شاخ دارد و آن قدر ترسناک است که حتی شیرها و فیل‌ها را هم فراری می‌دهد. او چنان زنـدگی را برای حیوان‌ات بیشه سخت می‌کند که هیچ‌کدام بدون اجازه‌ی او جرئت نفس‌کشیدن ندارند. آن‌ها گمان می‌کنند برای بهتر شدن اوضاع کاری از دست‌شان برنمی‌آید. بالاخره یک روز که دیگر طاقت‌شان تمام ‌شده، تصمیم می‌گیرند، بیشه را برای همیشه ترک کنند و به جایی بروند که از زورگویی‌های نوربرت دور و زندگی خوب و آرامی داشته باشند. بنابراین همه از آن‌جا می‌روند به‌جز یکی، که اتّفاقا کوچک‌ترین و ضعیف‌ترین حیوان جنگل است؛ پرنده‌ای کوچولو و شجاع پیدا شده که می‌خواهد نوربرت را سرجایش بنشاند.
نویسنده با بهره گرفتن از عناصر ادبیات کهن، داستانی نو و امروزی خلق کرده است. داستان همانند افسانه با روزی روزگاری شروع می‌شود: «روزی روزگاری کنار لجن‌زاری میان دشت‌های پهناور آفریقا، کرگدنی زندگی می‌کرد که اسمش نوربرت خرگردن بود.» بعد از آغاز داستان نویسنده برای معرفی شخصیت از زبان طنز استفاده می‌کند و به این شکل فرمی نو خلق می‌کند که مطابق سلیقه‌ی خوانندگان امروز است. او با روایت داستانی جذاب و تقابل موجودی غول‌پیکر و زورگو و پرنده‌ای کوچک و زیرک موقعیتی طنز را خلق می‌کند. پیروزی پرنده‌ی کوچک بر حیوانی بزرگ و زورگو به آسانی و سادگی مضمون داستان را به مخاطب نشان می‌دهد.
«نوربرت خرگردن» داستانی جذاب است با شخصیتی زورگو اما بامزه که به مخاطبان کودک می‌آموزد چگونه در مقابل آدم‌های زورگو بایستند و با آن‌ها مقابله کنند و بدانند زورگویی اصلا کار درستی نیست.