کتاب مرد آهنی

Iron Man: The Gauntlet
دستکش آهنین (مارول)
  • 15 % تخفیف
    244,000 | 207,400 تومان
  • موجود
  • انتشارات: باژ باژ
    نویسنده:
کد کتاب : 25761
مترجم :
شابک : 978-6222191245
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 243
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 23 مهر

«اوئن کالفر» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب مرد آهنی اثر اوئن کالفر

کتاب «مرد آهنی» رمانی نوشته ی «اوئن کالفر» است که نخستین بار در سال 2016 انتشار یافت. مخاطبین آشنا با دنیای «مارول» به خوبی «تونی استارک» و تلاش های او برای احیای میراث ویرانگر «شرکت صنایع استارک» را می شناسند—تلاشی که در اغلب اوقات با لباس «مرد آهنی» انجام می پذیرد. شرکت «استارک» وقتی هنوز تحت رهبری پدر «تونی» قرار داشت، خلاقانه ترین و ویرانگرترین سلاح ها در جهان را طراحی و تولید می کرد. اما حالا اوضاع تغییر کرده است. دختری جوان به نام «سرشا توری» که نابغه ی کامپیوتر است، «تونی» را فریب می دهد تا او را وادار به نجات خواهر خودش کند—خواهری که «سرشا» اعتقاد دارد اسیر شده است. اما یکی از بزرگترین دشمنان «مرد آهنی» یعنی «مندرین»، برای از بین بردن «تونی استارک» به کمین نشسته است.

کتاب مرد آهنی

اوئن کالفر
اوئن کالفر (Eoin Colfer) نویسنده و کمدین ایرلندی است.او تا پیش از آن که نویسنده‌ای حرفه‌ای شود، سال‌ها در عربستان سعودی، تونس، ایتالیا و ایرلند معلم بود.نخستین کتاب او بنی و عمر که به سال ۱۹۹۸ منتشر شد، بسیار مورد توجه خوانندگان ایرلندی قرار گرفت و توانست به لیست کتاب‌های مختلف دفتر بین‌المللی کتاب‌های نوجوانان (Honor List IBBY) راه یابد.بنی و بِیب که دنبالهٔ کتاب قبلی است، در سال ۱۹۹۹ چاپ شد و نامزد جایزهٔ بیستر (کتاب کودک ایرلند) در سال ۲۰۰۰ شد که پیرو آن، دیپل...
نکوداشت های کتاب مرد آهنی
Fans of the superhero genre will enjoy this story.
طرفداران ژانر ابرقهرمانی از این داستان لذت خواهند برد.
School Library Journal School Library Journal

Iron Man must save the world solo in this fast-paced adventure novel.
«مرد آهنی» در این رمان ماجراجویی سریع، باید دنیا را به تنهایی نجات دهد.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

A breathless adventure.
یک ماجراجویی نفسگیر.
Penguin Random House Penguin Random House

قسمت هایی از کتاب مرد آهنی (لذت متن)
خورشید داشت از میان ناهمواری های غرب جزیره سرک می کشید و مرغ های دریایی که در پرواز صبحگاهی خود جیغ می زدند، مثل برش های چاقو میان آسمان بودند. برای «تونی» باورش سخت بود که در یک شب این همه اتفاق افتاده اما امروز صبح، دنیا مثل همیشه بود.

«تونی» روی سنگفرش ها خون تف کرد: «عجب سخنرانی توجیهی خوبی بود، «مندی». من هم جلوی آینه از همین چیزها به خودم می گم. اما توی دنیای واقعی هرگز؛ اون جوری عجیبه خب.»

اگر «استارک» امیدوار بود که دشمنش را به هم بریزد، امیدش ناامید شد. «مندرین» فقط دست زد و لبخندی پهن روی چهره اش نشست.