کتاب دورترین کرانه

The Farthest Shore
(دریای زمین 3)
کد کتاب : 36869
مترجم :
شابک : 978-9645362797
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 376
سال انتشار شمسی : 1390
سال انتشار میلادی : 1972
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت

برنده جایزه ملی کتاب سال 1973

نامزد جایزه Mythopoeic Fantasy سال 1973

برنده جایزه مارگارت ا. ادواردز سال 2004

معرفی کتاب دورترین کرانه اثر اورسلا کی لوگوین

کتاب «دورترین کرانه» رمانی نوشته ی «اورسلا کی. لوگوین» است که نخستین بار در سال 1972 انتشار یافت. تاریکی در آستانه ی تسلط بر «دریای زمین» است. همزمان با این که جهان و جادوگران آن، در حال از دست دادن قدرت های خود هستند، جادوگری قدرتمند به نام «گد» به همراه شاهزاده ای جوان به نام «آرن» به سفری دریایی می روند. آن ها از کرانه های قلمروی مرگ عبور می کنند تا علت این اتفاقات ویرانگر و مرگبار را بیابند و همچنین جادو را به سرزمینی برگردانند که بی صبرانه تشنه ی آن است. کتاب «دورترین کرانه» یکی از آثاری است که نام «لوگوین» را به عنوان یکی از برترین نویسندگان داستان های فانتزی و علمی تخیلی در عصر کنونی مطرح کرده است.

کتاب دورترین کرانه

اورسلا کی لوگوین
اورسولا کروبر لو گویین، زاده ی 21 اکتبر 1929، نویسنده ی فمینیست سبک علمی-تخیلی است. لو گویین در عرصه های رمان، شعر، داستان کودکان و جستارنویسی طبع آزمایی کرده است، اما بیشتر شهرتش به خاطر داستان های علمی- تخیلی و فانتزی هایی است که به شکل داستان کوتاه یا رمان نوشته است. او که اولین داستان هایش را در این گونه ی ادبی در دهه ی ۱۹۶۰ به چاپ رساند، اکنون یکی از مهم ترین نویسندگان داستان های علمی -تخیلی محسوب می شود.مشهورترین آثار لو گویین علمی-تخیلی هستند، اما او آثاری گوناگون شامل بیش از ۱۹ رمان ع...
نکوداشت های کتاب دورترین کرانه
Complex, innovative, and deep.
پیچیده، مبتکرانه، و ژرف.
Barnes & Noble

New and longtime Earthsea fans will be drawn to this story.
طرفداران جدید و قدیمی مجموعه ی «دریای زمین»، به این اثر جذب خواهند شد.
The Horn Book

A brilliant fantasy.
یک داستان فانتزی درخشان.
Audible

قسمت هایی از کتاب دورترین کرانه (لذت متن)
در حیاط فواره، خورشید نخستین روزهای بهار از لا به لای برگ های تازه ی درختان زبان گنجشک و نارون می تابید و آب از میان سایه و روشن نور بالا می جست.

چهار دیوار سنگی بلند، حیاط را احاطه کرده بود. پشت آن دیوارها نیز اتاق ها، تالارها، راهروها، گذرگاه ها، برج ها و سرانجام دیوارهای بیرونی سرای بزرگ «رک» قرار داشت که در برابر هر هجوم جنگی، زلزله یا حتی خود دریا تاب می آورد؛ زیرا نه فقط از سنگ، بلکه از جادویی باطل ناشدنی ساخته شده بود.

پشت سرش، شاید به فاصله ی پنج متر و در زیر درختان طرف دیگر حیاط که آخرین ردیف درختان چمنکاری وسط حیاط را تشکیل می داد، مردی ایستاده بود، یا شاید به نظر می رسید که ایستاده باشد؛ در آن بازی نور و سایه و در آن گرما به سختی می شد تشخیص داد.