کتاب آشنایی با فلسفه علم

Philosophy of Science
کد کتاب : 42478
شابک : 978-9643637606
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 228
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2012
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

معرفی کتاب آشنایی با فلسفه علم اثر حسین شیخ رضایی

چیزهای زیادی وجود دارد که فیلسوفان علم مطالعه می‌کنند، اما یک مجموعه اصلی از دغدغه‌ها این است که چه چیزی در علم متمایز است، چگونه علم با سایر فعالیت‌های انسانی متفاوت است، مجموعه دانش آن چه پایه‌هایی دارد، چه ویژگی‌هایی برای تعامل علمی ‌با پدیده‌ها ضروری است و مواردی از این دست. این بدان معناست که فیلسوفان علم زمان زیادی را صرف کرده‌اند تا مرز بین علم و شبه‌‌علم را بیابند؛ آنها سعی کرده‌اند منطقی را که ادعاهای علمی‌ با آن پایه گذاری ‌می‌شوند، دریابند و برای درک رابطه بین نظریه و داده‌های تجربی، و کار کردن روی یک رشته مشترک که بسیاری از زمینه‌های علمی ‌متفاوت را متحد ‌می‌کند، تلاش کنند.
"آشنایی با فلسفه علم" اثری است از "حسین شیخ رضایی" که یک توصیف فلسفی از چیزی است که بوسیله‌ی علم انجام می‌گیرد. مثلا اینکه چگونه علم تلاش می‌کند تصویری از دنیا بسازد و به روشی خاص در برابر جهان پاسخگو باشد، چگونه آن تصویر از جهان در پاسخ به اطلاعات تجربی ایجاد می‌شود و تغییر می‌کند، و اینکه چه نوع توضیحاتی برای موفقیت گزارش‌های علمی می‌توان ارائه داد.
غالبا، فیلسوف به جای یک رشته خاص از علم، به کلیت علم ‌می‌پردازد. اگرچه سوالاتی که مطرح شد ممکن است ابتدایی به نظر برسند، اما در واقع پاسخ قانع‌کننده به این سوالات بسیار دشوار است. نظرات در مورد چنین مسائلی به طور گسترده‌ای در این زمینه متفاوت است و گهگاه راه خود را با نظراتی از خود دانشمندان جدا می‌کند که عمدتا وقت خود را صرف انجام علم می‌کنند، نه تجزیه و تحلیل انتزاعی آن. علیرغم این تنوع عقاید، فیلسوفان علم تا حد زیادی می‌توانند در یک چیز اتفاق نظر داشته باشند و آن این است که هیچ راه واحد و ساده ای برای تعریف علم وجود ندارد! با این حال "حسین شیخ رضایی" در "آشنایی با فلسفه علم"، شما را با تفکر بنیادی پیرامون این مفهوم آشنا می‌سازد.

کتاب آشنایی با فلسفه علم

دسته بندی های کتاب آشنایی با فلسفه علم
قسمت هایی از کتاب آشنایی با فلسفه علم (لذت متن)
شاید بتوان فلسفه و تنوع شاخه های آن را با توسل به « روش » فلسفی تعریف کرد . فارغ از اینکه موضوع بحث چه باشد ، به اعتقاد برخی ، با اتخاذ نگاه و منظری فلسفی می توان درباره موضوعات پژوهش فلسفی کرد . این نظر گرچه تا حدی می تواند تنوع و گوناگونی حوزه های فلسفی را در جهان معاصر تبیین کند ، اما توجه به این نکته لازم است که « روش فلسفی واحدی » نیز وجود ندارد و تنوع و گوناگونی مکاتب فلسفی خود مدیون تنوع روشهای فلسفه پردازی است . به عنوان نمونه ، در اوایل قرن بیستم ، طرفداران مکتب فلسفی پوزیتیویسم منطقی معتقد بودند که وظیفه فیلسوف روشن کردن معانی جملات و رفع ابهام از آنهاست . به اعتقاد این گروه ، مسائل حل ناشدنی فلسفی ناشی از خلط مفاهیم و استفاده نابجا از کلمات اند و زبان ، به خصوص زبان فلسفه و علم ، باید از مفاهیم و واژگان نامشروع که به نحوی ریشه در تجربه ندارند پالوده شود . امروزه عده کمی از فیلسوفان معاصر به این دیدگاه افراطی باور دارند و کمتر کسی است که پالایش زبان را یگانه روش فلسفی بداند . اما به هر حال ، روشن سازی مفاهیم هنوز از روشهای مهم فلسفی قلمداد می شود . در مقابل ، مکتب فلسفی دیگری به نام « فلسفه زبان طبیعی » یا « فلسفه آکسفوردی » اهتمام و توجه ویژه ای به زبان طبیعی و متداول میان مردم دارد .