کتاب مرگ در دستان او

Death in Her Hands
کد کتاب : 42989
مترجم :
شابک : 978-6227291438
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 264
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

مرگ کار اوست
Death in her hands
  • 15 % تخفیف
    170,000 | 144,500 تومان
  • موجود
  • انتشارات: برج برج
    نویسنده:
کد کتاب : 124386
شابک : 978-6227280937
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 200
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

مرگ در دستان او
Death in Her Hands
  • 56,000 تومان
  • تمام شد ، اما میاریمش 😏
  • انتشارات: اوستا اوستا
    نویسنده:
کد کتاب : 56521
مترجم :
شابک : 978-6226549202
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 176
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب مرگ در دستان او اثر آتوسا مشفق

وستا در یکی از پیاده روی های روزانه همراه سگش در جنگلی نزدیک خانه یادداشتی روی زمین پیدا می کند... اسمش ماگدا بود. هیچ کس هیچ وقت نخواهد فهمید چه کسی او را کشته. من نبودم. این جنازه اش است.

وستا در بهترین روزهایش هم ضعیف است، تنها هم هست. بعد از مرگ شوهرش به لوانت آمده و تازه وارد است. حدس و گمان‌هایش درباره ی یادداشت به سرعت به وسواسی تمام و کمال تبدیل میشود. ماگدا که بود و چطور سرنوشتش به این جا ختم شد؟

(برگرفته از متن ناشر)

کتاب مرگ در دستان او

آتوسا مشفق
آتسا مشفقیک نویسنده اهل ایالات متحده آمریکا است. مشفق که مادرش اهل کشور کرواسی و پدرش ایرانی است در بوستون آمریکا متولد شده است. کتاب آیلین(eileen) در ایران به وسیله ی چهار نشر مختلف ترجمه شده است.
قسمت هایی از کتاب مرگ در دستان او (لذت متن)
اسمش «ماگدا» بود. اما هیچ کس نخواهد فهمید چه کسی او را کشته است. آن فرد من نبودم. پیکر مرده اش اینجاست. اما هیچ جسدی وجود نداشت. هیچ رد خونی آن جا نبود. هیچ دسته ی موی گره خورده و درهم تنیده ای به شاخه های بی قواره و افتاده ی درختان گیر نکرده بود، هیچ روسری قرمز و پشمی ای که رطوبت شبنم صبحگاهی را به خود جذب کرده باشد، بوته ها را آذین نبسته بود. فقط یک یادداشت روی زمین بود، یادداشتی که در باد ملایم ماه مه زیر پاهایم خش خش می کرد. هنگام پیاده روی صبحگاهی با این یادداشت مواجه شدم، وقتی که داشتم با سگم، چارلی، در میان جنگل درختان توس قدم می زدم